تن های هزار ساله: کتاب اول

تن های هزار ساله: کتاب اول

قیمت : ۲۸۰,۰۰۰ ریال
داستان کتاب تن های هزار ساله نوشته آقایان سعید تشکری و مهدی سیم ریز است که از وقوع یک سیل ویرانگر در دوره فتحعلیشاه قاجار و بیرون آمدن قبرستانی قدیمی در شهر ری (قبرستان ابن بابویه کنونی) از زیر خاک شروع شده و با پیداشدن جنازه‌ای حدودا هزارساله اما سالم، به زندگی مرحوم شیخ صدوق در ابتدای قرن چهارم هجری باز می‌گردد. با پرداختن به زندگی ابن بابویه (پدر) و شیخ صدوق (پسر)، حوادث سالهای پایانی غیبت صغری و آغاز غیبت کبرای امام زمان (عج) مرور شده و کتاب اول (نیمی از داستان) با مرگ ابن بابویه پایان می‌یابد.

بخشی از کتاب:

تهران، سال 1328 هجری قمری
پسرک سراسیمه می دوید و فریاد می زد:
-جنازه! جنازه پیدا شده!
سرتاپایش گلی شده بود. کوچه ها هنوز از باران چند شب گذشته، پر از آب بود. چهار شب بود که آسمان مدام می بارید و سقف بسیاری از خانه ها را که به خیال خشکی سا لهای اخیر، امسال کا هگل تازه نکرده بودند، پایین آورده بود. پسر صدایش را بالا برده بود و داد می زد. پیرمردی که روی سقف یکی از خانه های میانهٔ کوچه، با پاچه های بالازده و دستان تا بازو گل مال، مشغول تعمیر پشت بام بود، با عصبانیت خود را به لبهٔ بام رساند و به محض رسیدن پسرک، مشتی گل ورزداده را به سمتش پرتاب کرد. پسر لحظه ای ایستاد و گل آ نقدر سریع از مقابل صورتش گذشت که میخکوب سر جایش ماند. کلاه پسر با تکانی که ناگهان به خود داده بود، از سرش افتاد و مستقیم داخل آب گل آلود فرود آمد. مرد بی آ نکه خم به ابرو بیاورد از نگاه ملامت بار پسر که هنوز علت این گل پرت کردن را نمی دانست، با شماتت گفت:
-چه خبر است سر صبحی؟ جنازهٔ عمه ات پیدا شده که این جور داد می زنی؟!
پسرک آهسته خم شد و کلاه خیسش را از روی زمین برداشت، چلاند و با اکراه دوباره روی سر گذاشت.
-در باغ مستوفی، جنازه از زیر خاک درآمده!
-جنازه؟! جنازهٔ چه کسی؟
-حتما عمهٔ من!
-مگر من با تو شوخی دارم پسرجان؟!
-من چه می دانم جنازهٔ چه کسی! می گویند جنازه قدیمی، ولی سالم سالم است.
مرد با شنیدن حرف جنازهٔ قدیمی جا خورد و زیر لب لااله الالله گفت.
پسرک با پشت دست قطرات آبی را که از کنار کلاه نمدی گل مال شده روی پیشانی اش غلتیده بود پاک کرد و به سرعت به سمت انتهای کوچه دوید.
کمی جلوتر، آهسته سر برگرداند و وقتی مطمئن شد پیرمرد نگاهش نمی کند، دوباره شروع به داد زدن کرد و صدایش رفته رفته دور و دورتر شد.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
حسینی
بسیار عالی خدا رحمتشون کنه ان‌شاءالله آثار مرحوم تشکری براشون باقیات صالحات باشه
حسینی
بسیار عالی خدا رحمتشون کنه ان‌شاءالله آثار مرحوم تشکری براشون باقیات صالحات باشه
محموده محبوبی
بسیار زیبا،،روان، تاثیرگذار،نویسنده قلم خوبی داشت
واسه اوناییکه میخوان روحشون لطیف بشه ،و یا روح لطیفی دارن ،خییلی مناسبه،
انشاله بتونیم حالو هوامونو نگهداریم، و خودشون همراهیمون کنن
سید محسن صافی
خیلی قشنگ و تاثیرگذار بود.ممنونم