«مرز خسروی» عاشقانه‌ای پر التهاب از زندگانی «حکیمه»، همسر یکی از مبارزین سیاسی است که گوشه‌ای از سال‌ها رنج، آوارگی، تبعید و مهاجرت اجباری این گروه از انسان‌ها را روایت می‌کند.

ماسک سه‌ ‌لایه‌ی آبی را از روی دهانش پایین کشید، از جیب کت سورمه‌ای رنگش دستمالی درآورد و روی چشم‌هایش گذاشت. چندثانیه بی‌‌صدا اشک ریخت. معلوم بود می‌خواهد جلوی خودش را بگیرد اما ناتوان‌تر از این‌ها بود. میان بغض و اشک، می‌شد برق خوشحالی را در چشمانش دید. خوشحالی از این‌که پس از سال‌ها کسی آمده که داستان آوارگی‌ها و ظلم‌هایی که به او و هم‌نسلانش شده را بنویسد. شمرده‌شمرده خاطراتش را برایم گفت.
خاطراتی از تلخی‌های مهاجرت اجباری …
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.