کتاب افلاکیان نوشته‌ی خدیجه‌ ابول‌ اولا ادامه‌ی کتاب "بحر بی ساحل" است و به بررسی خاطرات سرداران شهید شهرستان بیرجند می‌پردازد. ابول‌ اولا با گردآوری زندگی‌نامه، خاطرات، وصیتنامه‌ها و گاهی دست‌نوشته‌های پنج تن از سرداران شهید و دلاوران جنگ: محمد شهاب، سید احمد رحیمی، کاظم خائف، محمد حسن فایده و رجبعلی‌آهنی آنان را به نسل امروز معرفی می‌نماید.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
در سال پنجاه و شش آقای شهاب به اتفاق پسرم به بیرجند آمد. روزی که‌در منزلمان میهمان بود گفت: «حاج آقا باید یک سری کارهای اساسی در بیرجند انجام دهیم. شما حاضرید در این راه با ما همکاری کنید؟»
چون ارتباط دیرینه‌ای با خانوادۀ ایشان داشتم، با تمام وجود پذیرفتم. ازآن زمان به بعد خانۀ ما محل صدور اعلامیه‌های حضرت امام و نوارهای‌سخنرانی ضد رژیم شد. ما هم با کمک دوستان آن‌ها را تکثیر و توزیع‌ می‌کردیم. روز تاسوعا در میدان شهدای بیرجند جرثقیلی قرار داده بودند. آقای شهاب بر روی سکوی جرثقیل رفت و سخنرانی کوبنده‌ای علیه نظام‌حاکم کرد که بعدها به سخنرانی جرثقیل مشهور شد. آن روز دلهرۀ وحشت‌آوری بر ما چیره شده بود. می‌ترسیدیم ماموران برای دستگیری ایشان‌ سرازیر شوند. به همین دلیل ماشینی آماده کردیم و در کنار جرثقیل منتظرماندیم. جمعیت با شعار الله اکبر حرف‌های سخنران را تایید می‌کردند. درادامۀ صحبت‌های ایشان حتم کردم که الان مامورها از راه می‌رسند. با صدای‌شکستن شیشۀ چند ماشین به اطراف دقیق شدیم. حضور بعضی‌ها غیرمعمولی به نظر می‌رسید. با نگرانی به آقای شهاب نگاه کردم. بدون ذره‌ای‌ تشویق با حرارت سخنرانی می‌کرد. ما که احساس خطر می‌کردیم ایشان رادر ماشین از قبل آماده شده جای دادیم و با هدایت جمعیت به سوی دیگر از معرکه خارج شدیم.
آن روز ایشان را عقب ماشین خواباندیم و به این ترتیب توانست از چنگ‌ماموران رژیم بگریزد.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.