یک قصر و چند پادشاه

کتاب یک قص و چند پادشاه نوشته جناب آقای مجید ملامحدی است که توسط انتشارات نشر معارف به چاپ رسیده است.
این کتاب شامل 26 داستان کوتاه است که برای گروه سنی نوجوانان به رشته تحریر در آمده است.

بخشی از کتاب:

مائدۀ آسمانی
صبح روز سه شنبه بود، نیمۀ ذی حجۀ سال 212 هجری. کلبۀ کوچک بوی باران گرفته بود. بلبلان صحرایی در میان نخلستان
بیرون کلبه می خواندند و نسیم بر نیم طاق چوبی آن می خرامید. سمانه از دردی تازه به خود می پیچید. آفتاب به خانۀ امام جواد، روشنایی تازه ای داده بود. حیاط، باغچه و دیوارها را دستی نامرئی عطرآگین ساخته بود. فرشته ها از پنجرۀ کوچک در رفت وآمد بودند. آن روز صبح، مزرعۀ صریا به رنگ دیگری درآمده بود. به ناگاه، انتظار در کلبۀ کوچک بهشتی سر آمد. چشم های امام درخششی دوباره گرفت، چندان که از آن ها بشارتی تازه خوانده می شد. این رمز و راز عجیبی بود که وقتی امامی تولد جانشین خود را می دید، در شکل و حالی چنین غریب دیده می شد. خداوند برای کلبۀ کوچک امام جواد و سمانه در صریا، در یک فرسنگی شهر مدینه، مائده ای آسمانی فرو فرستاده بود. گنجشک ها روی سقف و پای بال پنجره نغمه های تازه ای سر داده بودند و همه جای مزرعۀ صریا در بوی مفرحی غوطه ور بود. اولین گریۀ نوزاد، پرندۀ سفیدبالی شد و از پنجرۀ کوچک به شانه های آبی آسمان پر کشید. دوروبری های سمانه به وجد آمدند. آنان با چشم دل می دیدند که از جای جای طاق لاجوردی آسمان، پرده های پرشکوفه ای آویزان شده است، و مرغان ملکوت در لابه لای آن ها به پرواز درآمده اند. کودک یک بند می گریست و مادر نیز به پای گونه های داغ او اشک شوق می نشاند. اهل خانه باید به پدر تبریک می گفتند و از دست های پرسخاوتش مژدگانی می گرفتند. او بر سجادۀ سبز خود، بارانی از شکر و دعا کاشته بود و
ذکر بی شمارش به گوش همه می رسید. امام اسم کودک دلبندش را علی گذاشت، همنام اجداد پاکش، امیر مومنان، امام سجاد و امام رضا.