یک قدم تا پرواز نوشته فاطمه زهرا هاشمی و مهدی بشیری است. این کتاب داستانی حقیقی است که نویسندگان آن را به شکل رمان برای مخاطبان آماده کرده‌اند.
برخی اندک از انسان ها زندگی چنان جذاب و پر کشش دارند که داستان زندگی آنها میتواند برای دیگران مملو از جذابیت باشد. شخصیت های کتاب یک قدم مانده تا پرواز ایجاد شده اند تا با داستان زندگی شان مخاطب را متحیر کنند .
در بخش ابتدایی کتاب میخوانیم:

به آسمان تکیه داده بودم، به آبی عمیق و زیبایش، که به آرامی ‌دست زمین را می‌گرفت و آدم‌ها را به من نزدیک می‌کرد. وقتی از پله‌های هواپیما پایین می‌آمدم پدر، مادر و خواهرم محیا را دیدم که کنار باند فرودگاه منتظرم بودند...

چشم‌های منتظر پدر، چون خاطر‌ه‌ای شیرین در دیدگانم نشست... بی‌اختیار چون کودکی ده ساله که گویی سال‌ها این لحظه را انتظار کشیده است، خود را در آغوش گرم پدر رها کردم...مادر که در هوای سرد آن روز، پالتوی پشمی ‌مشکی‌اش را پوشیده بود با گوش هی روسری، اشک شوق از گونه‌اش می‌شست. به چشم‌هایم خیره شد، در نگاه مهربانش دو یشم نایاب از ذوق می‌درخشید...دست روی قلبش گذاشت و گفت: جان مادر خوش آمدی و مرا در آغوش کشید...

محیا دو قدم عقب‌تر با لبخندی که روی لب‌هایش غنچه شده بود ایستاده بود؛ او که چون گلی بود؛ گلی که وقتی می‌خندید از چشم‌های زیبایش، تنها خطی زیبا بر صورتش پیدا بود... سه ماه بود که دانشجوی دندان‌پزشکی در استانبول بودم، بعد از سه ماه آقای دکترشان به دیدنشان می‌آمد! چه ذوقی برای آمدنم داشتند، پدر و مادرم را می‌گویم. این را از آغوش گرم پدر، اشک روی گونه مادر و تدارک مهمانی باشکوه‌شان فهمیدم...اکثر دعوت شدگان از آشنایان بودند.


مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.