"کژال" اثری از مرضیه شهلایی، نویسنده دفاع مقدس می باشد. در این کتاب خاطرات سردار "عبدالمجید رئوفی" ذیل چند مقطع بازگو شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانید:
دیگر خشم مجال ادامۀ صحبتش نداد، چون کوهی آتشفشان به یک بارهفوران کرد. او با عصبانیت تاقههای پارچه را با غیظ و غضب به سویحیاط پرت میکرد و سخنان غضبآلودش از لابلای تارهای لرزانحنجرهاش بیرون میجهید:
فکر کرده قادر خانه هر کاری میتانه بکنه! فکر کرده میتانه ما را بخره!اگر قادرخانه، بر نوکراش خانی کنه، نه بر ما... مرتیکه قلچماق...
رگ های متورم گردن، صورت سرخ شده، چشمان از حدقه بیرون زده وناسزاهایی که بیوقفه از دهان بیرون میجهید، تندیسی از خشم و نفرت راجلوی دیدگان به نمایش گذاشته بود.
پدر و مادر و کژال مات و مبهوت و میخکوب برجای نظارهگر اینهیاهوی خشم و غضب بودند. مادر به طرف او رفت، دست لرزانش راسوی او دراز کرد و با لحن آمیخته به هراس گفت :
کاک رحمن! من و پدرت هم به این وصلت راضی نیستیم ولی خودتمیدانی که طرف ما قادرخانه، میدانی که خانهخرابمان میکنه، راحتماننمیذاره...
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران