کوچه نقاش ها (خاطرات سید ابوالفضل کاظمی)
قیمت : ۱۴۹,۰۰۰ ریال
معرفی کتاب
ابوالفضل کاظمی متولد کوچه نقاش ها در محله گارد ماشین دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان است به دلیل علاقه اش به این محله و کوچه نام کتاب را کوچه نقاش ها گذاشته است.در این کتاب راوی دست ما را میگیرد و ما را به شانزده گذر از زندگی اش می برد .کتاب حاصل سه ماه مصاحبه صبوری با کاظمی است . کاظمی فرمانده گردان بسیجی لشگر 27 محمد رسول الله (ص) بوده وی د رطول جنگ در چندین عملیات به صورت نیروی آزاد شرکت داشته و در عملیات کربلای 5 و 8 فرمانده گردان عملیاتی میثم بوده . ایشان بارها در عملیات مختلف آماج تیر و ترکش دشمن قرار گرفته و دچار محرومیت های سخت و جان فرسا شده است .
خاطرات ایشان از آن جهت سزاوار تامل و توجه است که فرمانده گردان هم با فضای قرارگاهی و رده های بالای فرماندهی جنگ و هم با فضای درون گروهی نیروهای رزمنده و خط شکن ارتباطی تنگاتنگ دارد و بازنمایی حضور وی در این دو فضای پیچیده جذابیت خاصی به کتاب بخشیده است .
گزیده کتاب
فرصت را خوب دیدم و نیرو را برپادادم .فضا عوض شد. وقتی عشق آمد وسط اگر کسی هم خوف داشت رو نمی کرد . دل ها قرص شد با ذکر خدا .بعد گروهان فدک و بقیع را فرستادم سمت چپ نعل اسبی و گروهان نینوا را سمت راست . رفته بودیم تکلیفمان را با عراق یکسره کنیم . از سه طرف خوردیم با پاتک . دریای آتش و خون شد . خودم هم خل بازی ام گل کرده بود .بلندگو را گرفتم و راه افتادم وسط بچه ها تا رجز بخوانم و روحیه بدهم . نمی دانم برای خدا بود یا برای خودم خوفم را پنهان کردم و راست ایستادم ....
معرفی کتاب
نمای نزدیک:سید ابوالفضل کاظمی از ناشناخته ترین رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس بود. البته از این ناشناختههای بزرگ که دلاوران صحنه جنگ بودند، فراوان داریم. وقتی جنگ شروع شد، او تهران را به مقصد جبههها ترک کرد. کتاب خواندنی «کوچه نقاشها» روایت خاطرات کاظمی، فرمانده گردان میثم در دوران جنگ تحمیلی از زبان خودش است. لحن ساده و بیپرایه کاظمی و به تعبیری ادبیات عامیانه او در کتاب سبب میشود مخاطب ارتباطی صمیمی با اثر برقرار کند. بیان تفاوتهای سالهای قبل و پس از انقلاب از نقاط قوت گفتوگو با کاظمی در این کتاب است. دوران جوانی وی مقارن است با سالهای مبارزه علیه رژیم طاغوت و بعد از آن او 8 سال دفاع مقدس را تجربه میکند. همرزمی او با شهید چمران و دو سال حضور در خاک کردستان از زیباترین و خواندنیترین قسمتهای کتاب است. کتاب در شانزده فصل و بر اساس تاریخ وقایع و مکان آنها تدوین شده است. به دلیل تمرکز بر حوادث جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، رخدادهای انقلاب اسلامی در این اثر به صورت خلاصه آمدهاند. «کوچه نقاشها» طی دو سال و براساس سه ماه مصاحبه تدوین شده است. لحن راوی در جای جای کتاب حفظ شده و راحله صبوری تلاش کرده در نوشتن خاطرات ابوالفضل کاظمی به واژهها، تکیه کلامها و اصطلاحات خاص وی وفادار باشد. عنوان «کوچه نقاشها» هم بر میگردد به نام کوچهای که سید ابوالفضل کاظمی کودکیاش را با بسیاری از همرزمانش در آنجا سپری کرده است.
از کتاب:عراقیها تازه نفس بودند، اما وقتی آتش ما زیاد شد و تا وسطهای جزیره رفتیم، دستها را روی سر گذاشتند و تسلیم شدند. آنها تانک و توپخانه، پشت سرشان بود؛ اما باز هم خود را باخته بودند.
کار رسید به بعدازظهر. از عقبه اعلام کردند که بچهها توی فاو جاپا گرفتهاند. حسین بیسیم زد؛ قایقها برگشتند. ما دو سه شهید و چند زخمی داده بودیم. توی شهدا، «محمد امین الرعایا» معروف به محمدولی بچه محل ما بود.صفحه335
توضیحات
«کوچه نقاشها» مجموعه خاطرات سیدابوالفضل کاظمی( -1335)، از رزمندگان دفاع مقدس و فرمانده گردان میثم است که توسط راحله صبوری( -1353)، گردآوری و تدوین شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«اوایل بهمن 1363، وقتی بوی عملیات آمد، به دوکوهه رفتم. در ایستگاه اندیمشک، سیدابوالفضل کاظمی از روی بزرگواری آمد پیام. ایشان از طریق سعید مجلسی خبردار شده بود که به منطقه میآیم. برای همین، به اتفاق عباس پوراحمد و عباس رضاپور به ایستگاه قطار آمد و از حقیر استقبال کرد و از آنجا به اتفاق هم به موقعیت گردان میثم رفتیم.
سیدابوالفضل کاظمی هم از آن فرماندهان قدر و کاربلد جنگ بود. بچهی خیابان باغ بیسیم و تقریبا با اصغر ارسنجانی هممحلی بود. من از حوادث انقلاب با ایشان آشنا بودم و به کفایت و لیاقتش در فرماندهی ایمان و اعتقاد داشتم. در اردوگاه شهید بروجردی، حاجعبدالمجید همتعلی، مجتبی هادیان، حجت امیرصوفی، علی رمضانی، اکبر پشتکوهی، سعید طوقانی و... که همه از مشتیها و بچههای قدیم محلمان و تهران بودند، جمع صمیمی و یکرنگی تشکیل دادند. روزگار اینطور رقم خورده بود که ناخودآگاه بچههای نترس و بیکله و اهل دل و عشق میآمدند گردان میثم. آن جمع، صفای خاصی داشت که من در هیچ یک از چادرها و گردانها ندیدم. البته همهی گردانها خوب بودند. دل پاک داشتند و نیت خیر. ازجانگذشته و برای جنگ و شهادت آمده بودند.
گردان میثمیها میبایست خلق و خویشان به هم میخورد تا زیر یک سقف جمع بشوند. بیشترشان بچهی تهران و داش بودند؛ جسور و شجاع و قاعدهناپذیر. همهشان اهل روضه و نوحه و سینهزنی و ارادتمند به اهل بیت بودند و اهل عشق و صفا. پی منصب و فرماندهی و مسئولیت نبودند. گردان میثم یعنی برای عشقت زندگی کن. رو این حساب، خودبهخود مداحان معروفی مثل محمود ژولیده، جذب گردان میثم شدند.»
خلاصه اثر
ابوالفضل کاظمی متولد کوچه نقاش ها در محله گارد ماشین دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان است به دلیل علاقه اش به این محله و کوچه نام کتاب را کوچه نقاش ها گذاشته است.
در این کتاب راوی دست ما را می گیرد و ما را به شانزده گذر از زندگی اش می برد.
کتاب حاصل سه ماه مصاحبه صبوری با کاظمی است. کاظمی فرمانده گردان بسیجی لشگر 27 محمد رسول الله (ص) بوده وی در طول جنگ در چندین عملیات به صورت نیروی آزاد شرکت داشته و در عملیات کربلای 5 و 8 فرمانده گردان عملیاتی میثم بوده. ایشان بارها در عملیات مختلف آماج تیر و ترکش دشمن قرار گرفته و دچار محرومیت های سخت و جان فرسا شده است.
خاطرات ایشان از آن جهت سزاوار تامل و توجه است که فرمانده گردان هم با فضای قرارگاهی و رده های بالای فرماندهی جنگ و هم با فضای درون گروهی نیروهای رزمنده و خط شکن ارتباطی تنگاتنگ دارد و بازنمایی حضور وی در این دو فضای پیچیده جذابیت خاصی به کتاب بخشیده است.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران