کودک وارگی ادبیات
قیمت : ۵۰,۰۰۰ ریال
زهره روحی در کتاب کودکوارگی ادبیات (تجربه چند آزمون)، به بررسی و انتقاد آثار بزرگان ادبیات جهان و نحوهی زندگی مبتذلی که انسان معاصر برای خود رقم زده، پرداخته است.
ادبیات کودکواره زبان دل است و هدف و بهانهاش هنوز انسان و انسانیت است؛ نگرانیهایش ساده اندیشانه،شادیهایش پیش پا افتاده و کودکانه و شیطنتهایش مفرح و بازیگوشانه است. همهی این موارد مدتها است به امری زائد و دست و پاگیر تبدیل شدهاند. زیرا در دوره و زمانهای زندگی میکنیم که یا درگیر مناسبات طبقاتی، نژادی هستیم یا ستیزههای دینی و قومی...
از نگاه این ادبیات، زشتی و بدی با آن چیزهایی که به طور مرسوم و متعارف زشت و بد میدانیم، بسیار متفاوتاند. گاه این چیز بد و زشت، به نادیده انگاشتن تفاوتها مربوط میشود. جایی که امکان تجربهی اصیل از آدمی ربوده میشود و بدین ترتیب فرصت بودن بر اساس دل و نه مصلحت از وی ستانده میشود. دلی که هرگز منطق برخاسته از عقلانیت مصلحتگر، سخنش را نمیفهمد و چه بسا حتی در قلمرو بدیهیات روزمره (همان قلمرو متعارفی که در آن همه چیز از قبل بر اساس مصالح قدرت تعریف شدهاند)، به آسانی مورد مضحکه قرار گیرد.
چنین نگرشهایی مدتهاست که همراه با رویاهای بشری به جهان ادبیات کوچ کردهاند، و اغراق نیست اگر بگوییم، کودکان در مقام شهروندان واقعی جهان رویاها و شگفتیهای فراموش شده انسانی قادرند کل باورهای بیشائبه و از سر مهری عمیق به جهان، آدمها و چیزها، اعم از واقعی یا غیرواقعی (با تمامی موقعیتهای هستی شناسانه آن) را به دلیل آزادی از هر گونه اقتدار ذهنی، به فتح خویش درآورند! به همین دلیل است که این جهان را در ادبیات به نام آنان خواندهاند. چرا که همچون کودکان رفتارش سر راست، بدون شائبه و آزاد و رها از هرگونه مصلحتاندیشی است و عملا بافتی ساختارشکنانه دارد. به بیانی دقیقتر، ضد وضع موجود و قدرت آن عمل میکند زیرا مجوز کلیه رویکردهای غیرمنطقی و عقلانی خود را از همان فضای ذهنی و عاطفی کودکانه وام میگیرد.
در بخشی از کتاب کودکوارگی ادبیات میخوانیم:
برخی از قصهها و افسانهها زادگاه مشخصی ندارند یا اگر هم دارند، چندان وابسته به آن نیستند. فیالمثل در خصوص قصه «شنل قرمزی»، هر چند که از غرب به ایران آمده است، اما کسی به درستی نمیداند زادگاه نخستین آن قبل از غرب در کجا بوده یا از کدام منطقهی غرب به ایران آمده است.
به هر حال، شنل قرمزی در ایران، سن و سال چندانی ندارد و ظاهرا ورودش همزمان با پروژه «فرهنگسازی» مدرن در عصر پهلوی دوم است که احتمالا به لحاظ زمانی به دوران بعد از کودتای 28 مرداد 1332 برمیگردد. بنابراین با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت این قصه همراه با قصه «زیبای خفته» یا «سیندرلا» با چند سال پس و پیش عمری قریب پنجاه یا شصت ساله در ایران دارند و جزء نخستین قصههایی بودهاند که در ساخت دنیای ذهنی نخستین نسلهای شهری و مدرن ایرانی مشارکت داشتهاند.
در طی این سالها به طور مکرر این قصهها روایت شدهاند و هر بار با همان ساختاری که چارچوب مشخص فیالمثل «شنل قرمزی» را میسازد: دختر بچهای که برای دیدن مادر بزرگ مجبور است به تنهایی و شجاعانه از جنگل بگذرد، با گرگ و فریب او روبهرو شود و در نهایت بر او پیروز گردد. بدین ترتیب، در تاریخ و فرهنگ بشری به شجاعت و هوشمندی «کودکانه» نیز سهمی داده میشود. بنابراین، آنچه در تمامی این سالها به کودکان و جهان کودکانه داده شده است، تمثیلهای آرمانی شدهای از «شجاعت و چاره اندیشی هوشمندانه» یا «صداقت، درستکاری و پاداش از سر نفس عمل نیک» بوده است.
اما به نظر میرسد، فیلیپ دوما نویسنده خوش ذوق فرانسوی، با تالیف کتاب زیبای قصههای وارونه تصمیم به روایت جدیدی از اینگونه قصههای جهانی گرفته است. روایتهایی جذاب که برآمده از روایتهای پیشینند. از این رو، علیرغم تازگی در روایت، و نیز استقلال ساختاری، به دلیل وابستگی نخستینشان به روایت اصلی (حتی در شکل «وارونه کردن» آنها)، چندان استقلالی از آن خود ندارند. چرا که بدون روایتهای اصلی (بهمنزله عناصر پیشفهمی)، امکان درک زیبایی شناسانه ساختار جدید محو و ناپدید میشود. بنابراین خوانش «جدید» مورد نظر نویسنده تنها زمانی امکان ظهور مییابد که مخاطب در حافظه ذهنی-ادراکی خویش، خوانش قدیمی (نسخه نخستین یا اصلی) را داشته باشد.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران