کوتاه اما ناتمام

توضیحات:
«کوتاه اما ناتمام» مجموعه‌ای از دست‌نوشته‌ها و داستان‌های کوتاه نوشته‌ی حیدر شجاعی(-1345) است.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
بچه‌ی خردسال هنوز دو سالش نشده بود که داد می‌زد:
مامان تشنمه، آب می‌خوام.
مادرش او را بغل کرده بود و پشت سر من در اتوبوس نشسته بود. کودک باز هم داد زد: آب می‌خوام.
مادرش گفت: آب از کجا برات بیارم. کمی صبر کن تا برسیم.
باز هم: آب می‌خوام...
این بچه از کجا می‌دانست که تشنه است؟ چه کسی به او گفته که تشنه است و باید آب بنوشد؟ چرا نگفت غذا می‌خواهم، گرسنمه؟!
ناگهان کودک به من چشمک زد و با نگاهش گفت:
آب بهانه است؛ من دارم با مادرم حرف می‌زنم.