کندوی پارنز

کتاب کندوی پارنز داستانی از رضا ذولقدری‌ها است.
این داستان که به زبان داستانی نوشته شده است روایتی است از کندوهایی که با وجود پیشرفتی که کرده‌اند در دام شیطان گرفتار می‌شوند و سرزمین امنشان به دنیای سیاه و پر از ظلم بدل می‌شود.
کندوی پارنز همان کندویی است که همه زنبورها آرزوی زندگی کردن در آن را داشتند.
جایی که با قدرت و اقتدار اداره می‌شد. موفق بود و نظر رشک و حسادت کندوهای دیگر را هم برانگیخته بود. طولی نکشید که شیطان به درون کندو نفوذ کرد و دنیای زیبای پارنز را به سرزمینی ترسناک تبدیل کرد...
در بخشی از این کتاب میخوانیم :
در سایه وضعیت خوب داخل کندوی پارنز مشکلاتی هم وجود داشت که ازدید ملکۀ پارنز خارج گشته بود. آن هم اینکه از طرفی عده ای از فرماندهان اصلی به موقعیت خود غره شده و پیروزی های به دست آمده از دفاع کندو در مقابل متهاجمین را به سبب فرماندهی خود می پنداشتند که اصلی ترین آن زنبور جنگاوری به نام بهرم بود که خود را برتر از ملکه می پنداشت و همواره با ملکه کندوی پارنز که نام او ملکه مکاپ بود مخالفت می کرد او همچنین از ایثار و ازخودگذشتگی زنبورهای کندو غافل شده بود. از طرفی دیگر زنبورهایی که وظیفه آموزش های اخلاقی و دینی به زنبورها را بر عهده داشتند هم بر همین عقیده بودند که روحیه ایثارگری زنبورهای سرباز و کارگر به جهت آموزش های اخلاقی بود که توسط ایشان صورت می گرفت.