کمی آن طرف تر...

من مرثیه خوان دل...
آنچه در این دفتر آمده گزیده زمزمه هایی است که از گذشته های نه چندان دور و پس از انقلاب اسلامی در من شکل گرفته. زمزمه هایی که برخی از آنها ساعتها مرا به خود میخواند و گاهی از چشمه اشک، نمی برمیداشت و دل را شستشو می داد. زمزمه هایی برای فاطمه، حسین، ابوالفضل و مهدی عج. اینکه بر این ها چه نام می توان نهاد به درستی نمی دانم! آنقدر هست که من مرثیه خوان دل...آری!
»مرثیه«، »دل خویش«، »دل خویش نامه« یا...
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را.
معرفی کتاب:
اثر حاضر مجموعه اشعار آیینی جناب سید مسعود پورآقایی می باشد.
عناوین اشعار عبارت است از:
مرثیه (دل خویش نامه)،هو،پرواز،معراج،آب ذکر،شهید،مادر،زشت و زیبا،بی کوثر، طلوع را سلامی نیستفدر کنار کعبه،جرقه مشرق،کسی می آید،امتداد خط نور،چه پنهان از تو،باده دل ربا،حماسه مظلوم،خون عبیط،خواهی آمد،لحظه سرشار نواختن زنگ ها و ناقوس ها،رسول عشق،در انتظار،چه بی خیال!،تا ابد،سرو کهن،تو را می شناسم،چشم انتظار،شکوه بقیع،حرمت آب،... کمی آن طرف تر
گزیده کتاب:
و کمی آن طرف تر
در پای تسون محمد المهدی
رو به قبله
جایی ایستاده ام
که غیر اینها را نمی بینم
غیر اینها دیدنی نیست...
امروز به نام تو باید خواند
برخیز!
ایستاده بخوان؛ اقرا
محمد المهدی حی...