چرا که نه ؟

در کتاب چرا که نه؟! چطور مشکلات بزرگ و کوچک را حل کنیم؟ نوشته بری نالباف، به بررسی 2 روش اساسی برای تولید ایده می‌پردازیم و در ادامه 2 روش تکمیلی دیگر را معرفی می‌کنیم.

نکته مهمی که در ایده‌پردازی باید به آن توجه کرد حل مشکلات با روشی نوآورانه است، برای همین به معرفی 4 ابزار کلی حل مشکل به همراه چندین مثال کاربردی موجود در جهان برای هر ابزار می‌پردازیم تا بتوانیم ایده‌های نوین و نوآورانه خود را متناسب با حل مشکلات، ایجاد و پی‌ریزی کنیم.

بری نالباف (Barry Nalebuff) استاد اقتصاد در مدرسه مدیریت ییل است. او متخصص نظریه‌ی بازی در مدیریت و کارآیی آن برای کسب و کار است و دکتر نالباف همچنین یکی از مولفان کتاب تفکر استراتژیک و همکاری بین رقبای تجاری است. دکتر نالباف مدرک دکترای خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت نمود.

در بخشی از میکروکتاب چرا که نه؟! (Why Not) می‌خوانیم:

سعی کنید شرایط خود را تغییر دهید. مطمئنا راه‌حل بسیار خوبی ارائه خواهید داد. این راه‌حل چه مشکلات دیگری را حل می‌کند؟ اگر شما پاسخی برای یک مشکل داشته باشید، می‌توانید به دقت این پایگاه‌های داده را جستجو کنید و ببینید این راه‌حل ممکن است چه مشکلات دیگری را حل کند. بیایید این جستجوی معکوس را مدیریت جهل بنامیم.

تا همین اواخر، اقتصاد به فن‌آوری به چشم موتور خلق نوآوری نگاه می‌کرد. بسیاری از ایده‌های جدید در آن جا به وجود آمده‌اند. اما تاکید بر تکنولوژی پیشرفته، بیوتکنولوژی و اینترنت به این معنی است که آن دسته از ایده‌هایی که از ابتکارهای روزمره استفاده می‌کنند اغلب نادیده گرفته شده‌اند. تاریخ پر از اختراع‌های بزرگی است که حاصل اصلاح‌ تفکر روزمره هستند. میکروکتاب "چرا که نه؟" یک استدلال پایدار علیه راحت‌طلبی‌ست. هدف ما این است که از لحاظ اجتماعی این مسئله را به مردم آموزش دهیم که درباره مشکلات و نحوه انجام کارهایشان بحث و گفتگو کنند و نظر بدهند. جهان باید شبیه جعبه‌ بزرگی، مملو از پیشنهادات باشد.

مردم معمولا به حل مشکل چنان فکر می‌کنند که گویی به دنبال راه‌حل‌ها هستند. اما در حقیقت ما باید در هر کاری که انجام می‌دهیم، به دنبال تناسب‌ها باشیم. بنابراین، می‌بینیم که اکثر راه‌حل‌ها در دل مشکلاتی است که زمانی برایشان راه‌حلی خوبی پیدا کرده‌ایم. البته هر دو رویکردها مزایای خود را دارند. برخی از مشکلات کاملا مشهود هستند. اما برخی مشکلات دیگر، نهفته و نامحسوس‌اند. مشکلات دیگری هم وجود دارد که بسیار بزرگ‌اند اما آن‌ قدر به آن‌ها عادت‌ کرده‌ایم که هیچکس متوجه‌شان نمی‌شود. رویکرد دوم این امکان را به شما می‌دهد که با کمترین مقدار امکانات شروع به کار کرده و مشکلاتی را که حتی از وجودشان بی‌اطلاع بودید را جستجو کنید.