پژواک روح

پژواک روح

قیمت : ۱۰۰,۰۰۰ ریال۶۰,۰۰۰ ریال
توضیحات:
«پژواک روح» مجموعه هفده داستان کوتاه از حیدر شجاعی( -1345) نویسنده معاصر است.
در بخشی از داستان « پژواک روح » از این کتاب می‌خوانیم:
همیشه سعی کردم روحم اسیر زمان و مکان نشود و او را با کلمات، آزاد و رها سازم؛ هرجا بخواهد برود و در هر زمانی که باشد بی‌قید و شرط بازگردد. دریافتم که روح هرگز دروغ نمی‌گوید، حتی اگر عاصی باشد. الهامات و سخنانش را شنیده‌ام. او را از سرنوشت محتوم دیگران نیز باخبر یافتم، زیرا با دیگر ارواح در ارتباط بود. آوایش را می‌شنیدم، اما او را نمی‌دیدم؛ و چون او را دیدم، دیگر صدایی جز صدای خودم نشنیدم. ناچارم صدای خودم را نیز بشنوم. آخر چگونه توانستم با او سخن بگویم؟ مگر کلمات، نیرومندترین اندام یک ارتباط نیست؟
و چون با تو، ای روح قدیمی ارتباط بر قرار کردم، حضورم پر رنگ‌تر شد. این همان عشق خیال انگیز است که بر روی رنگین کمان، هویت خود را آشکار می‌سازد. در این صورت به من حق بده! آخر چگونه می‌توانم با تو سخن نگویم؟! تنها گوش کردن کافی نیست؛ باید حرف‌های مرا درک کنی. درک کردن تو نیمی از دشواری است. نیم دیگر آن به پر حرفی‌های تو مربوط می‌شود. پر حرفی، همه جا نشانه‌ی موفقیت و سازگاری نیست. شاید مجبورم کنی به پر گویی‌هایت گوش کنم، اما از من مخواه که کاملا تو را درک کنم. همه‌ی اینها بستگی به این دارد که چگونه می‌خواهی زندگی کنی. زندگی هر کس به خودش مربوط است. برخی دوست دارند جسمشان پیرو روحشان باشد، برخی بر عکس. اما بسیاری هستند که این مسئله برایشان اهمیت چندانی ندارد. آنها فقط می‌خواهند زندگی کنند!
معرفی کتاب:
کتاب پژواک روح اثر حیدر شجاعی، دربردارنده پنج داستان کوتاه با موضوع ارواح است.
حیدر شجاعی محلاتی در بغداد متولد شده است. در اوایل جنگ عراق بر علیه ایران از سوی رژیم بعث به همراه تعدادی از ساکنان ایرانی‌الاصل از زادگاه خود به سرزمین پدری رانده شد. به زودی برای اقامت در اروپا به همراه اعضای خانواده به ترکیه و سپس به یونان هجرت کرد، اما پس از گذشت حدود یک سال، طاقت نیاورد و به ایران بازگشت. در بدو ورود دوباره به ایران با مطالعه‌ی آثار صادق هدایت، بزرگ علوی، صمد بهرنگی، همچنین اشعار احمد شاملو، سهراب سپهری و اخوان ثالث و... زبان فارسی را آموخت و از همان زمان نیز شروع به سرودن اشعار و نگارش داستان‌های کوتاه به دو زبان عربی و فارسی نمود.
در بخشی از کتاب پژواک روح می‌خوانیم:
کسی نمی‌داند، راه کجاست؟ کسی نمی‌پرسد، راه کجاست؟ زمان کهنه به پایان رسید، سکوت شکست، من آوای سکوت تو را در قلبم شنیدم، این پژواک توست که در زمان تاریک دل‌ها، روشنی می‌بخشد؛ آواز تو، صدای من و پژواک پیشینیان توست. من به تو آموختم، تو به من آموختی، همچنان که هر دو از دیگران آموختیم. انسان دارد دوباره متولد می‌شود. این بار تولد او محدود نیست و به کشف چیزهای تازه‌تری می‌انجامد. باروری ارواح را باور کن! هیچ‌چیز فاقد روح نیست. طبیعت و جهان مادی نیز از عالم روح بهره می‌برد. روح بر طبیعت نیز حاکم است و آن را اداره می‌کند. قانون جاذبه‌ی عمومی نیوتن را عمومی‌تر کنیم و آن را به ارواح هم ربط دهیم. این پدیده قابل بررسی است. برگ تازه‌ای در کتاب سیاحت خود باز کن. من در شدت و ضعف اندیشه با تو سهیم خواهم بود. قلم به دست بگیر و نوک آن را بر روی برگی سفید قرار ده. چشم‌هایت را ببند و منتظر فرمانم باش. من برای تو می‌نویسم، پس تو هم برای من بیاندیش. برای تو هستم، پس تو هم برای من باش.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.