کتاب حاضر اثری از مسعود معصومی می باشد که توسط انتشارات تلاوت آرامش منتشر شده است.
چقدر آغوشت آرام و گرم است بابا سرم را که به سینه ات گذاشته ای و انگشتان کشیده و مهربانت را مثل نسیم در لابه لای موهایم رها کرده ای و نوازش می دهی و از شیرین زبانی ام، لب های گرمت را به پیشانی ام می گذاری و با لبخند بوسه می زنی، دیگر هیچ چیز نمی خواهم و هیچ غمی ندارم. کجا آرامتر، دلنشین تر، گرمتر، باصفاتر و امن تر از آغوشت، بابا؟! هیچ قصری سکینه و بهجت کنج قلبت را ندارد، بابا! ای کاش پایان نپذیرد این خواب و همیشه در آغوشت باشم و کنارم باشی بابا و عطر پیراهن دست بافت مادرت، پیراهنی که پنجاه سال پیش، فاطمه با مشقت دستان شکسته و کبود بافت و با سرشکش شست، دور از مشامم نشود.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"بگذار راحت تر بگویم؛ دخترم، ملائکه و فرشته ها منتظر بودند شب شود و تابش ماه خانه ی من، آسمان را روشن کند، از زمین به آسمان نور می تابید و ملکوتیان راه شان را پیدا می کردند تا به انوار مناجات من و حسینم، کروبیان و عرشیان ظلمت را نفهمند! به نورش مانوس بودم و به ذکرش مشعوف! بابایم محمد می گفت: در پیشانی تو درخشندگی و نورانیت ویژه ای می بینم و این نور نشانگر آن است که به زودی، حجت خدا بر این مردم را خواهی آورد."
نازدانه مقتل و نگاهی نوین و ادبی به وقایع کربلا، شام و مدینه از منظر و پیرامون حضرت رقیه(س) و حضرت زهرا(س) است که علی رغم حجم کم، دارای آرایه های احساسی غنی و مطالب استوار مستند تاریخ شیعی است.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.