ناحیه سودآوری
قیمت : ۶۰,۰۰۰ ریال
در میکروکتاب ناحیه سودآوری: چطور ناحیه سودآوری کسبوکارمان را پیدا کنیم؟ نوشته آدریان سایوتزکی، درباره طراحی مدلهای کسبوکار و قرار گرفتن در ناحیه سودآوری صحبت میکنیم. ابتدا از اولویتهای استراتژیک یک کسبوکار میگوییم و سپس به انواع مدل درآمدزایی و سودآوری آنها میپردازیم.
تفکر تجاری مرسوم این بوده که حقیقت را بازار تعیین میکند؛ به عبارت دیگر، هر کدام از شرکتها که بزرگترین سهم بازار را به خود اختصاص دهند در نهایت سود بیشتری به دست خواهند آورد. با این حال، فلسفه ناحیه سودآوری، نشان میدهد که سهام بازار همیشه سود برابری تولید نمیکند. در هر بازار، به طور خاص، یک منطقه استراتژیک وجود دارد که در آن بیشترین مقدار ارزش افزوده برای مشتری ایجاد میشود و هر یک از شرکتها تلاش میکنند بر آن منطقه کلیدی تسلط یابند.
ناحیه سودآوری بیشترین بازدهی و بزرگترین ارزش بازار را تولید میکند؛ صرف نظر از این که سهم آنها جزئی از کل بازار باشد. کسبوکارها با استفاده از مدلهای معین سودآوری یا همان استراتژیهای روشن برای تولید ارزش افزوده به ناحیه سود دست مییابند. تعداد زیادی از مدلهای معین سودآوری وجود دارد که میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، با این حال، قبل از این که مدل سودآوری بتواند به خدمت در آید، ابتدا باید کسبوکار مورد نظر را، به طور موثر و کارآمد، در چهار بعد تجاری طراحی نمود.
آدریان سایوتزکی (Adrian Slywotzky)، نویسندهای سرشناس در زمینه کتابهای مدیریت و اقتصاد است. او دو مدرک کارشناسی ارشد یکی در زمینه حقوق و دیگری MBA از دانشگاه هاروارد دارد. توانایی و ذهن خلاق او در مدیریت باعث شده تا از سال 1979 تا به امروز نقش مشاور برای شرکتهای بزرگ را داشته باشد. آدریان کتابهای زیادی در زمینه رشد و سودآوری نوشته که ناحیه سودآوری معروفترین آنها است. او جز 25 مشاور برتر در زمینه کسبوکار در آمریکاست که در سال 2008 از طرف مقامات دولتی تقدیر شده است. او همچنین یک دکترای افتخاری از دانشگاه اکراین نیز دارد.
در بخشی از کتاب ناحیه سودآوری (The Profit Zone) میخوانید:
باز تعریف سیستمهای سنتی، برای آگاهی از عناصر اثر بخشی که منجر به کاهش هزینهها میشوند، ممکن است فرصتهایی برای سودآوری بیشتر فراهم کند؛ به خصوص اگر حاضران در بازار، به یک یا دو نوع از ساختارهای موجود، محدود باشند.
هر شرکتی که از این مدلهای سودآوری استفاده میکند، باید پاسخ به سه سوال اساسی را بیاموزد:
- کدام یک از مشتریان فعلی آنها، بیش از همه سودآور هستند؟
- از آن گروه، کدامیک بزرگترین پتانسیل رشد را در آینده دارد؟
- برای بر آوردن هر چه بهتر نیازهای پیشبینی شدهی این گروه خاص، چه منابعی برای تجهیز نمودن کسبوکار، لازم است؟ تجهیز به این نوع از اطلاعات مربوط به سود است که تخصیص منابع را آسان میکند و منافع به دست آمده از آن را به حداکثر میرساند.
سود کجاست؟ در دنیای دیروز، پاسخ این بود: از آن بازیکنانی است که دارای بیشترین سهم بازار هستند بپرس. در جهان امروز، پاسخ این است: از آن بازیکنانی که دارای بهترین مدل کسبوکار هستند، یک مدل طراحی شده که برای ارتباط با مشتری و سودآوری بالا است بساز.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران