مهاجر کوچک
قیمت : ۵۰,۰۰۰ ریال
«مهاجر کوچک» داستان زندگی پسری نوجوان به نام عباس است. نویسنده عباس را در اداره آموزش و پرورش میبیند که مردی به نام محمد تلاش میکند پس از گذشت هفت ماه از سال تحصیلی، او را در یکی مدارس ثبت نام کند. رییس دفتر مدرسه پرونده پسر را ورق میزند و میگوید: «این موقع سال؟! اما محمد سرش را به گوش رییس دفتر نزدیک میکند و آهسته طوری که صدایش از اتاق بیرون نرود میگوید این پسر قصه درازی دارد، جنگزده است، بچه خونینشهر است، پدر و مادرش را از دست داده، مدتی آواره بود و حالا پهلوی ما زندگی میکند. این اتفاق سبب آشنایی نویسنده با عباس میشود. سرشار با عباس دوست میشود و از او میپرسد کتاب داستان میخواند. پسر نوجوان وقتی میفهمد که سرشار نویسنده کتاب «اگر بابا بمیرد» است لبخندی بر لبش مینشیند و دیگر با او غریبی نمیکند. سرشار در این کتاب با بهرهگیری از راوی اول شخص به بیان سرگذشت عباس میپردازد و قصه را با دو روایت بهپایان میرساند؛ راوی اول که خود نویسنده است و راوی دوم که عباس است و به بیان خاطرات خود میپردازد. نویسنده داستان زندگی عباس را پیگیری میکند و سرانجام آن را مینویسد. عباس در اثر حمله عراقیها ابتدا پدرش را از دست میدهد و روزهای بعد، وقتی که برای به دست آوردن خبری به مسجد میرود، با شروع حمله هوایی در سنگر پناه میگیرد. در همین فاصله، خانوادهاش که در خانه هستند در اثر حمله عراقیها جان خود را از دست میدهند. او در جستجوی تنها برادرش قاسم که مجروح شده به تهران میآید. نوجوان جنگزده از روزهای سختش میگوید و سرشار مینویسد که عباس تنها و بیامید روزها در گوشهای از چادر مینشیند و به آینده نامعلومش فکر میکند؛ آیندهای که هیچ نقطه روشنی در آن نمیبیند. اما چرا... یک نقطه روشن هست؛ نقطهای که آرام آرام، تمام افق آینده را پر میکند: برادرش قاسم... اگر قاسم زنده باشد که باید هم باشد به کمک او میتواند زندگی را تحمل کند. دو نفری، راحتتر میتوانند با سختیهای زندگی کنار بیایند.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران