مبانی سرمایه داری

کتاب مبانی سرمایه‌داری اثر دیوید کوتس، با بررسی سرمایه‌داری از دو دیدگاه بالا به پایین و پایین به بالا، ارائه دامنه‌ای از سراسر جهان و برخورداری از واژه‌نامه‌ای جامع، پیش‌ درآمدی ایده‌آل برای دانشجویانی است که سرمایه‌داری را مطالعه می‌کنند.

اقتصاد جهانی تحت تسلط دسته‌ای نیرومند از سرمایه‌داری‌های جا افتاده و نوظهور، از اقتصادهای سرمایه‌داری دیرپای غرب تا اقتصادهای در حال ظهور بریک (برزیل، روسیه، هند و چین) است. بنابراین، فهمی از سرمایه‌داری مبنایی برای فهمیدن دنیای مدرن محسوب می‌شود که کتاب مبانی سرمایه‌داری (Capitalism: the basics) به طور مفصل به آن می‌پردازد.

دیوید کوتس (David Coates)، در این کتاب ابتدا به انواع سرمایه‌داری‌ اشاره و سپس موضوعات کلیدی علم اقتصاد را بررسی می‌کند؛ از جمله: تاریخچه اقتصادهای بزرگ سرمایه‌داری؛ نقش کلیدی که دولت‌ها و بازارها در اقتصاد جهانی به عهده داشته‌اند؛ تاثیر سرمایه‌داری بر دستمزدها، کارگران و رفاه؛ رویکردهای تحلیل سرمایه‌داری و گزینه‌های آینده سرمایه‌داری.

پهنه سرمایه‌داری در حال گسترش است و بر افراد بیشتر و بیشتری تاثیر می‌گذارد. همان‌گونه که رویدادهای اخیر نشان‌ داده‌اند، سرمایه‌داری سیستم پویایی است که در معرض بحران‌ها قرار دارد. این کتاب برای دستیابی به پوشش بسیار موثری از همه موضوعات، عناوین و مباحثات کلیدی از ساختار منسجم و مستحکمی برخوردار است. مهم‌تر آنکه به سبک‌ مهیجی به نگارش درآمده که آرایه وسیعی از بینش‌های تاریخی و مقایسه‌ای و مثال‌ها را برای آگاهی‌بخشی به شرح روشن، متفکرانه، انتقادی از گذشته، حال، و آینده سرمایه‌داری به‌ کار می‌گیرد.

در بخشی از کتاب مبانی سرمایه‌داری می‌خوانیم:

اکنون اشاره کردن به مناطق کمتر توسعه‌ یافته اقتصادی در جهان آسان‌تر از گذشته است، دقیقا به علت آنکه توسعه جهانی در حال حاضر بسی گسترده‌تر از دوره پس از جنگ جهانی دوم است. آفریقا، دست‌کم برای حال حاضر، از جنبه اقتصادی قاره گمشده است (پیج، 2014)؛ و آشفتگی سیاسی خاورمیانه بر توسعه اقتصادی حتی در کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت مانند ایران و عراق نیز سایه افکنده است. اما با ‌این‌ همه، توسعه سرمایه‌داری بار دیگر در مقیاس جهانی در جریان است، و فشارهای جدیدی را بر متوسط دستمزدها در «شمال» مفهومی وارد می‌کند، و در نتیجه توسعه اقتصادی کامل کمتر از گذشته در انحصار هسته اصلی سرمایه‌داری قرار دارد. البته نتایج، از جنبه استانداردهای زندگی، هنوز چندان زیاد نیستند. اوضاع خارج از هسته اصلی سرمایه‌داری اکنون دیگر به بدی قبلا نیست، اما نه‌ چندان زیاد. آن‌گونه که آخرین گزارش ILO آورده است، تعداد شاغلان فقیر در سطح جهان مستمرا کاهش می‌یابد، ولو در نرخی آهسته‌تر نسبت به دهه‌های پیشین. در 2013، برآورد می‌شود که 375 میلیون کارگر (یا 11/9 درصد کل جمعیت شاغل) بر اساس 1/25 دلار آمریکا یا کمتر از آن در روز زندگی می‌کنند و [همان‌گونه که پیش‌تر ذکر کردیم] 839 میلیون کارگر (یا 26/7 درصد کل جمعیت شاغل) باید با 2 دلار یا کمتر در روز سر کنند.