قطره ای از دریا (خاطراتی از زندگی شهید امر به معروف و نهی از منکر صادق امانی)
قیمت : ۷۲,۰۰۰ ریال
«قطرهای از دریا» خاطراتی از زندگی حاج محمد صادق امانی به قلم جواد اسلامی است. وی به شهید امربه معروف و نهی از منکر پیش از انقلاب معروف است و این کتاب در مجموعه «ستارگان اصناف و بازار» منتشر شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب برای معرفی شهید امانی به مخاطب مینویسد: «شهید امانی به اعتقاد بسیاری از هم رزمانش، من جمله شهید بهشتی، مصداق واقعی حزباللهی به مفهوم پس از انقلاب بود، در تمام طول بازجویی، یک مبارزه دیگری با رژیم – بر اساس قوانین موجود کشور- کوچک ترین ردی برای یافتن دیگر همراهان نشان ندهد.»
هجرت پدر به تهران، تولد؛ دوران کودکی، آثار جنگ جهانی دوم در زندگی، جضور دائم در بازار و ادامه تحصیل شبانه، حضور فعال در جامعه، امربه معروف و نهی از منکر(تشکیل گروه شیعیان)، جدا شدن از گروه شیعیان، شهادت نواب و فراری شدن هاشم آقا، کلاسهای آموزش سخنوری و اردوهای تفریحی، اردوهای خودسازی، خرید منزل در کوچه کبابی ها، تعمیر مسجد شیخ علی، خرید منزل جدید در کوچه غریبان، فوت آیتالله بروجردی، ازدواج، در مکتب خمینی، سفر مکه، تولد فرزند فوت پدر، پیروزی در گام اول مبارزه، اولین درس ها از اصول مبارزه، رفراندوم، گروههای ده نفره خمینی یا تشکیل هیئت های موتلفه، شرافت خون ریخته شده در راه خدا، اساسنامه و شورای مرکزی، تسلیم مرگ با دلی آرام و آخرین وداع، عنوان خاطرههای این کتاب است.در خاطرهای با نام «سفر مکه» میخوانیم: «هرچند برادران امانی جمعالمال بودند، اما حسابکتاب جداگانهای نیز برای خود داشتند. بهار سال 1341 پس از رسیدگی به حساب سال؛ صادق متوجه شد که مستطیع است و باید به حج برود. اتفاقا آقا هادی برادر بزرگتر هم چنین بود. برادران دیگر، سالهای گذشته به حج رفته بودند.
حاجابوالقاسم رفیعی که عضو فدائیان اسلام بود، مرد لایقی برای مدیریت کاروان حاجیان بود. مقدمات کار فراهم شد. ثبتنام در دفتر کاروان که مقابل پلههای مسجد شاه بود، اولین گام بود. تهیه احرام، رسیدگی به حسابهای مالی، حلالی طلبیدن از افراد، سامان دادن به کارهای جلسات و ...
جلسهی جشن نیمه شعبان آن سال برای صادق مفهوم زیباتری داشت. مراسم با شکوهی در منزل پدری حسین رحمانی بر پا بود. در جشنها، تعداد مداحان بیشتری میخواندند. یکی از مداحان از جمعیت خواست کف بزنند. صادق گفت«اوج شادی ما با ذکر صلوات با صدای غراست.»
ادامه داد: «با توجه به نظر مرجع که کف با تمام دست نزنید، اگر هم خیلی مایل هستید، دوانگشتی کف بزنید.» در پایان جشن، صدق اعلام کرد عازم سفر حج است و از دوستان حلالیت طلبید.»
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران