روتبارد در سرتاسر این اثر توضیح می‌دهد که برخلاف تصور حامیان نهاد دولت، این نهاد نیروی بی‌خطری نیست. دولت نهادی قهری است که در روابط داوطلبانه موجود در بازار مداخله می کند. محور همه مباحث کتاب این است که نهاد دولت به هزار توجیه متوسل می‌شود که حضور خود را در عرصه زندگی و کسب و کار مردم، موجه نشان دهد؛ حال آنکه بیشتر گرفتاری‌های جوامع محصول همین مداخله‌هاست. تحلیل روتبارد در باره دولت چنان نقادانه و رادیکال است که حتی دولت را برای اموری مانند امنیت و دفاع نیز ضروری نمی‌داند و معتقد است همه امور را می‌توان به بخش خصوصی واگذار کرد. تفکری که روتبارد از آن دفاع می‌کند با عنوان آنارکوکاپیتالیسم شناخته می‌شود.
توضیحات کتاب:
«قدرت و بازار: دولت و اقتصاد» نوشته مورای ان. روتبارد(1995-1926)، اقتصاددان آمریکایی است.
دستورالعمل استفاده: اگر دل خوشی از دولت ندارید این کتاب را بخوانید. اگر به دولت علاقه‌مند هستید، این کتاب را بخوانید! دانشجویان، افراد تحصیلکرده و دانشگاهیان می‌توانند از کتاب قدرت و بازار منتفع شوند. در این کتاب، مورای ان. روتبارد از اقتصاد اثباتی برای تحلیل برنامه‌ها و طرح‌هایی استفاده می‌کند که برون‌دادهای بازار را تغییر می‌دهند یا محو می‌کنند. جایی که حامیان دولت دلایل بی‌شماری را طرح می‌کنند که چرا دولت به انجام این یا آن کار ملزم است، روتبارد محدودیت‌هایی را بر تخیلات سیاسی مردم وضع می‌کند. او نشان می‌دهد دولت چطور نمی‌تواند یک بنگاه اقتصادی بی‌خطر باشد و مسائل را به سادگی در جهان حل کند. به جای آن، دولت دستگاهی ناکامل و ذاتا قهری است.
با آنکه سی‌وپنج سال از نخستین انتشار کتاب قدرت و بازار می‌گذرد، این کتاب همچنان یکی از قاعده‌مندترین تحلیل‌های اقتصادی از مداخلۀ دولت است. رسالۀ اصولی روتبارد، انسان، اقتصاد و دولت، اقتصاد بازار دادوستد را تشریح می‌کند و قدرت و اقتصاد، اقتصاد مداخلۀ دولت را شرح می‌دهد. روتبارد این امر را آشکار می‌کند که اقتصاد علمی، غیرارزشی است و هیچ قضاوت اخلاقی نهایی را فراهم نمی‌آورد، اما او اشاره می‌کند اقتصاد می‌تواند برای نقد وضعیت‌های مشخص استفاده شود: «اگر مشخص شود هدف اخلاقی تناقض درونی دارد و از نظر مفهومی ناممکن است، این هدف آشکارا پوچ است و باید توسط همگان ترک شود.» این کتاب می‌تواند نمونۀ نخستین اقتصاد انتخاب عمومی در نظر گرفته شود، زیرا این کتاب از اقتصاد برای تحلیل دولت استفاده می‌کند و به یقین خیال و توهم را از سیاست جدا می‌کند.
روتبارد در سرتاسر این اثر توضیح می‌دهد دولت چطور نیروی بی‌خطری نیست چنان که بسیاری از حامیان دولت این‌گونه فرض می‌کنند. دولت نهادی قهری است که در روابط داوطلبانه موجود در بازار مداخله می‌کند. هرکس نمی‌تواند به درستی درک کند روتبارد تا کجا منطق خود را پیش می‌برد. روتبارد بخش نخست را با این بحث شروع می‌کند که چرا وجود دولت ضروری نیست!
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.