قاموس الفلاسفه (اندوخته های فلسفی) (فرهنگ تعاریف اصطلاحات و مفاهیم فلسفی شرق و غرب)
قیمت : ۲۵۰,۰۰۰ ریال۱۵۰,۰۰۰ ریال
توضیحات
«قاموس الفلاسفه (اندوختههای فلسفی)» به کوشش حیدر شجاعی، فرهنگ تعاریف اصطلاحات و مفاهیم فلسفی شرق و غرب است که شامل تعریفات، آراء و نظریات فلاسفۀ مشهور غرب و شرق میباشد و به ترتیب حروف الفبا گردآوری شدهاست.
در ذیل واژه «قضا» چنین آمدهاست:
در لغت به معنای حکم، قطع و فیصله دادن است. قاضی را از این جهت قاضی میگویند که میان متخاصمین حکم میکند و به کار آنها فیصله میدهد. قضا دارای دو معنای اصطلاحی است؛ یکی قضای علمی که عبارت است از علم الهی که منشا حتمیت و ضرورت اشیاست. دوم قضای عینی که همان ضرورت و حتمیت اشیاست از آن جهت که به خداوند منتسباند. قضای عینی، اتمام مراحل تحقق فعل است، و بر وجوبی منطبق است که معلول هنگام وجود علت تامهاش کسب میکند. قضای علمی، علم خداوند به ضرورت وجود هر معلولی است که از علت تامۀ آن ناشی میشود.
معرفی کتاب:
کتاب قاموسالفلاسفه اثر حیدر شجاعی، شامل تعریفات، آراء و نظریات فلاسفۀ مشهور غرب و شرق از جمله ابن سینا، دکارت، جان لاک، ملاصدرا، افلاطون و ... بوده و به صورت فرهنگنامۀ فلسفی و به ترتیب حروف الفبا گردآوری شده است.
هیچ انسانی نمیتواند بدون شناخت به زندگی انسانیاش ادامه دهد. هر کس بر حسب شناختی که از جهان دارد، زندگی میکند. هیچ انسانی نمیتواند بدون داشتن عقیده به زندگی انسانیاش ادامه دهد. ایدئولوژی یعنی عقیده، و شناخت عقیده؛ بینش و آگاهی انسان نسبت به خودش، جایگاه خودش در جامعه و در تاریخ؛، پاسخ به این که کیستی؟ کجایی؟ چه میکنی؟ چه باید کرد؟ چه باید بود؟ انسان به تعبیر بزرگانی مانند علامه اقبال لاهوری عبارت است از یک «من» حقیقی، من منها، من الهی است که در میان بینهایت من دروغین و نقابدار مخفی و پنهان است. بینهایت علامت سوال و تعجب او را احاطه کرده است. با کشف هر پاسخی میتواند یکی از نقابهای خودش را مهار کند. دکتر علی شریعتی میگفت: «در حیوانات تفکر هست ولی تامل نیست. در کودک تفکر هست، تامل نیست. آنان که درجۀ معنای دادن تامل را هر چه بیشتر درک میکنند، میدانند که بزرگترین جنایت تمدن امروز قربانی کردن تامل است؛ و چون فرصت تامل در تمدن جدید پیش نمیآید، نیاز انسان به تامل هم از بین میرود... تامل بیشتر از تفکر بار معنی دارد و وسیعتر از اندیشیدن به مشکلات و مسائل است؛ درنگ در خویش و در رابطۀ خویش با زمان و محیط...»
در بخشی از کتاب قاموسالفلاسفه میخوانیم:
ژان ژاک روسو معتقد است که «حس آزادی خواهی موجود در همۀ آدمها، زاییدۀ سرشت آدمی است... انسان آزاد آفریده شده است اما همهجا در بردگی به سر میبرد». شاید این جملۀ روسو پاسخی است به جملۀ مشهور «بوسوئه» باشد که میگوید: «تمام انسانها رعیت آفریده شدهاند»! مفهوم آزادی طبیعی انسان موضوعی است که روسو در مورد آن با اغلب نظریهپردازان مکتب حقوق طبیعی وحدت نظر دارد.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران