فلسفه اشراق و نگارگری
قیمت : ۶۰,۰۰۰ ریال
کتاب فلسفه اشراق و نگارگری نوشته آتنا یزدانی، به بررسی نشانههای اشراق با تمرکز بر روی نگارههای قرون 8 و 9، رمز گشایی نشانههای تصویری موجود در آنها و همچنین نشانههایی که در نگارگری وجود دارند و ارتباط آنها در آن دوران میپردازد.
نگارگری را میتوان با درک اصولی خاص قابل فهم کرد. این امر در نقاشی تا حد زیادی حقیقت دارد و قابل درک است ولی در نگارگری پیام خود را به گونهای ناشناخته نشان میدهند که باید روشهای ارتباطی آنها را برای انتقال پیام بررسی کرد. به طوری که میتوان برای یک نگارگری پایههای درونی در نظر گرفت که میتوانند تاویلات گستردهای را به کار اضافه کنند.
البته در مواردی اگر ما از زمینه تاریخی و ریشههای مذهبی اثر و حتی شرایط زیستی هنرمند و مسائل جامعه معاصر هنرمند اطلاع کافی نداشته باشیم نمیتوانیم گرایش خاص آن هنرمندان را در جهتگیری شخصی وی درک کنیم. در این کتاب سعی بر این بوده که جایگاه اشراق در شرایطی که هنر نگارگری در دوران تیموری و صفوی داشته است مورد مطالعه قرار گیرد.
در بخشی از کتاب فلسفه اشراق و نگارگری میخوانیم:
دیدگاه ثنوبت انگارانه دکارتی واقعیت را در فلسفه و علوم غربی و نیز توسط آنها در دید کلی غریبان، به دو قلمرو متمایز تقسیم کرده است. عالم فکر و اندیشه و عالم بعد و فضا که صرفا منطبق با جهان مادی فرض شده است. امروزه هر گاه از فضا صحبت میشود، چه فضای مستقیم فیزیک نیوتنی مطرح باشد چه «فضای منحنی» فیزیک نسبیت، مقصود صرفا همان عالم زمان و مکان مادی است که با واقعیت یکی دانسته میشود. امروزه در غرب دیگر تصوری از فضا و مکان «غیر مادی» وجود ندارد و اگر سخنی نیز از چنین فضایی پیش آید، آن را نتیجه توهم بشری دانسته و برای آن جبنه وجودی قائل نیستند. ولی درست با یک چنین فضایی است که هنر قدسی به طور کلی و مخصوصا هنر ایرانی سروکار دارد.
نمایان ساختن فضایی که با فضای عادی عالم مادی و جسمانی متفاوت است، انواع مشخص هنرهای قدسی سر آن دارند تا این فضا را از طریق رمز و تمثیل و روشهای خاص این هنرها نشان دهند، متضمن وجود انفصالی بین این فضا و فضایی است که بشر به آن خو گرفته و در زندگی روزانه خود آن را تجربه میکند. مادام که فقط اتصال با فضای روزمره وجود داشته باشد، نمودار ساختن بعد متعالی فضای دومی که آن نیز عالمی است واقعی ولی غیر مادی، غیر ممکن میگردد. همان طور که در مهمترین هنر قدسی اسلام یعنی معماری مساجد دیده میشود، فضای داخلی فضای «مافوق الطبیعه» در مقابل فضای «طبیعی» خارج نیست. بلکه، مقصود ایجاد فضایی است که صلح و آرامش و هماهنگی طبیعت بکر و دست نخورده را از طریق انحلال و از بین بردن کشش و عدم تعادل فضای عادی، دوباره به وجود آورد؛ اما همین امر موجب ایجاد فضایی میشود فوق فضای حیات عادی بشری و دنیوی و به همین جهت، انسان با دخول در این فضا خود را در مقابل ابدیت احساس میکند، مافوق زمان و صیرت و کشمکشهای حیات دنیوی، فضایی که روح در آن بار دیگر آرامش فطری خود را باز مییابد.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران