شهامت رها بودن
قیمت : ۵۰,۰۰۰ ریال
در کتاب شهامت رها بودن، دنیایی از آگاهی نهفته است. این کتاب هدیهای است از یک آموزگار بزرگ، گای فینلی که صفحات آن مملو از آگاهیهایی است که کمک میکند تا از اضطراب و تنشهایتان کاسته شود و بر آنها غلبه کنید و شاد زندگی کنید.
آیا شما جرات این را دارید که رها و آزاد باشید؟ نه اینکه فقط آرزوى آزاد و رها بودن داشته باشید، بلکه در تمام لحظات به این امر آگاه باشید که حق و توان معنوى آن را دارید که بدون ترس، نگرانى، و شک و تردید زندگى کنید؟
آیا تا به حال چنین شرایطى برایتان پیش آمده که سعى کرده باشید خودتان را از شر لرزهاى که تغییرى ناخواسته براى لحظاتى بر اندام شما انداخته خلاص کنید؟ اگر اینطور بوده، پس مىدانید که با چه چیزى مواجه هستید. دوست داشتن ایده آزادى و پروراندن آرزوى آن در ذهن یک چیز است؛ اما رها کردن آن چیزهایى که جلوى آزادى شما را در زندگى مىگیرند به شهامتى احتیاج دارد... که به ظاهر داستانش کاملا فرق مىکند! با وجود این، آزادى مىتواند از آن شما باشد. هیچ شکى در این رابطه وجود ندارد، به شرط آنکه شما بخواهید حقیقت را در مورد خودتان بدانید در مورد اینکه کى و چى نیستید.
واقعیت این است که شما هیچ یک از این افکار و احساسات شکستخوردهاى نیستید که سعى مىکنند ارزشتان را پایین بیاورند و شما را به سمتى سوق بدهند که براى نجات دوباره خودتان در پى کسب یک «قدرت» جدید باشید! و وقتى شما به درستى این حقایق پى مىبرید، آنوقت چشمهایتان به روى گونه مقدسى از حقیقت باز مىشود: شما براى رسیدن به رهایى به هیچ نیروى جدیدى نیاز ندارید. هیچ یک از آن «مسیرهاى رو به قدرت» شما را به جایى نمىبرند. هر زمان که شما به رغم وجود افکار و احساسات زیانبخش، از عاجز و ناتوان دیدن خودتان دست بردارید، به آن آزادى معنوى که در آرزویش هستید خواهید رسید!
در کتاب شهامت رها بودن (The Courage to Be Free Discover You Original Fearless Self)، شما در کمال خرسندى کشف خواهید کرد که واقعا چه کسى هستید. خویشتن بىهراس ذاتى شما از این پس دیگر نمىتواند اسیر هیچگونه موقعیت ناخواسته درونى یا بیرونى شود. درست همانطورى که آفتاب نمىتواند در سایه خودش قرار بگیرد.
هر انسان قدیس و فرزانه، و مرد یا زن خردمندى از هر سنت جاودانهاى از شرق و غرب، زمان گذشته و حال پیام خاصى براى شما دارد: میراث عظیمى براى شما به ارمغان گذاشته شده است.
گنجینهاى از هدایاى معنوى در انتظار شماست؛ فقط کافیست که شما آن را براى خودتان طلب کنید. اما این یک گنجینه عادى نیست؛ درون این صندوق استثنایى، گنجینههاى دیگرى نهفته است صندوق اندر صندوق اندر صندوق هر یک از این گنجینهها هدیهاى در درون دارد که ارزش گنجینه قبلى را بالا مىبرد! اما بیایید حالا خیلى از خودمان جلوتر نرویم. یعنى در مورد چیزى صحبت خواهیم کرد که وقتى ما محتویات گنجینه اصلى را بررسى کردیم، درون بقیه صندوقها وجود داشت.
این چیزى است که درون نخستین گنجینه بزرگ انتظار شما را مىکشد.
این حق طبیعى و مسلم شماست که رها و آزاد باشید.
شما از این حق برخوردارید که بدون ترس و وحشت از اینکه چه چیزى ممکن است در آینده انتظارتان را بکشد، قدم در این زندگى بگذارید.
گاى فینلى (Guy Finly) در اورگان جنوبى زندگى و تدریس مىکند. او بنیاد آموزش زندگى را در این شهر تاسیس کرده و مدیریت آن را بر عهده دارد مدرسهاى غیرانتفاعى جهت درک و شناختن خود که در همه نقاط دنیا شناخته شده است. مدت سىسال است که او به مردم کمک مىکند تا به یک زندگى کاملا آزاد و احساس رضایت دائمى دست پیدا کنند. گاى فینلى که این روزها موفقیت بزرگى کسب کرده است، مولف بیش از سى و هشت کتاب و آلبوم صوتى منحصر به فرد مىباشد شامل: قوانین بدون چون و چراى زندگى بىهراس، رها کنید و در لحظه زندگى کنید، اعجاز رها کردن، و خودتان را آزاد کنید.
معرفی کوتاه:
«شهامت رها بودن (خویشتن بیهراس ذاتیتان را کشف کنید)» کاری از مولف کتاب «قوانین لازم برای زندگی بدون ترس»، گای فینلی است.
فینلی در اورگان جنوبی زندگی و تدریس میکند. او بنیاد آموزش زندگی را در این شهر تاسیس کرده و مدیریت آن را بر عهده دارد مدرسهای غیرانتفاعی جهت درک و شناختن خود که در همه نقاط دنیا شناخته شده است. مدت سیسال است که او به مردم کمک میکند تا به یک زندگی کاملا آزاد و احساس رضایت دائمی دست پیدا کنند.
در کتاب شهامت رها بودن، شما کشف خواهید کرد که واقعآ چه کسی هستید. خویشتن بیهراس ذاتی شما از این پس دیگر نمیتواند اسیر هیچگونه موقعیت ناخواسته درونی یا بیرونی شود. درست همانطوری که آفتاب نمیتواند در سایه خودش قرار بگیرد.
بخشی از کتاب:
یادتان میآید که وقتی کوچکتر بودید چطور والدینتان به شما میگفتند نمیخواهند شما با افراد و گروههای خاصی رفت و آمد داشته باشید؟ فکری که پشت نگرانی آنها وجود داشت ساده بود، گرچه شاید در آن زمان شما نمیتوانستید آن را ببینید: اگر شما به آن ارتباطها، که آنها میدیدند برای شما «بداست» ادامه میدادید، نتیجه خوبی عایدتان نمیشد.
اغلب پدرها و مادرهای ما برای ما توضیح نمیدادند، یا نمیتوانستند توضیح بدهند که چرا میخواهند بعضی از روابط ما را محدود کنند. واقعیت این است که، جدای از درک کلی آنها که «یک سیب خراب همه سیبهای داخل انبار را خراب میکند»، پدرها و مادرهای ما نسبت به حقایق خللناپذیری که سعی میکردند براساس آنها زندگی کنند بینش عمیقی نداشتند. آنها فقط این را «میدانستند» که معاشرتهای بد نتیجه خوبی به دنبال ندارند. و معمولا هم پدرها و مادرها حق داشتند!
در واقع، حرفهای خردمندانه آنها سالها بعد نتایج تاسفبار خودشان را نشان میدهند. کاش ما به حرفشان گوش کرده بودیم!
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران