سه سال زندگی
قیمت : ۵۸,۰۰۰ ریال
با توجه به سابقه اعتیاد خود هانز فالادا این دو داستان با دقت ، استواری و شهامت بسیاری روایت می شود.داستان اول مربوط به تلاش جنون آمیز معتادی برای دست یافتن به مواد است و داستان دوم در خصوص کارمند مختلس و دائم الخمری است که در تقلاست تا دستگیرش کنند و از کمدی تلخی بهره می برد.
درباره کتاب
کتاب «سه سال زندگی» نوشته هانا فالادا است.
موضوع اصلی این کتاب اعتیاد و عواقب آن است، با توجه به این که نویسنده خود سابقه اعتیاد داشته، این داستان را با شهامت بسیاری روایت میکند.
تجربه شخصی فالدا از اعتیاد و لحظات مختلفی که پشت سرگذاشته است به خوبی در سطر سطر این کتاب نمایان است. از لذتهای اولیه تا دردها و نخوت.
شخصیت اصلی این داستان مرد کارمندی است که دائم الخمر است و در تقلاست تا دستگیرش کنند.
کل این روایت همراه با کمدی تلخ و گزندهای است که ذهن مخاطب را مدام درگیر خود میکند.
در سطرهای آغازین کتاب «سه سال زندگی» میخوانیم:
«اولین حسی که بعد بیدارشدن دارم، این است که حتما هنوز خوابام. درست جلوی چشمهایم، آن قدر نزدیک، به نظرم همانند غولهای بزرگی میمانند:
دو حشره قهوهیی بزرگ و مسلح. سرم به عقب برمیگردد. خارش شدیدی روی صورت و دستام حس میکنم. فکر میکنم؛ حشرات تخت خواب!»
توضیحات
«سه سال زندگی» نوشته هانا فالادا(1947-1893)، نویسنده آلمانی است و 2 داستان کوتاه از وی را در خود دارد. داستانهای وی در این کتاب پیرامون اعتیاد و تاثیر روانی آن بر زندگی فردی و اجتماعی قهرمان داستان است.
در بریدهای از کتاب میخوانیم:
«به عنوان یک اصل، کسی که برای اولینبار به زندان میآید، تنها آرزویش این است که تنهایش بگذارند. دیری نمیپاید که متوجه میشود هر آرزویی که بیان میکند - حتا ساده و واضحترین آنها- باعث میشود که او را بهعنوان دردسرساز پیش مقامات رسمی - چه کوچک و چه بزرگ- ببرند. بعد سعی میکند قوانین را رعایت کند و آنچه را که از او خواستند، انجام دهد و روابطاش را با گارد، گارد اعظم یا هر رتبهیی بالاتر از آن مانند هر مقام بلندپایهی عظیم دیگری، هر سرکار، مباشر، منشی و کارآگاه، کارآگاههای بلندپایه و فرمانداران در حداقل نگه دارد.
ولی مواقعی میرسد که او نیازی داشته باشد. ناگهانی دستگیر میشود و میخواهد نامهیی به خانه بنویسد، وکیلی برای خود پیدا کند یا تقاضا کند که چیزی برایش بفرستند. خب پس، تقاضای مرخصی میکند و میخواهد آن را در نامهیی بنویسد؛ اولین چیزیکه به او میگویند این است که تنها زمانیکه میتواند چنین درخواستی را بکند، هنگام بازکردن قفلهاست.
روی کمصبریاش کار میکند و صبح روز بعد درخواست میکند که اجازه دهند او نامه بنویسد. درخواستاش مورد توجه قرار گرفته، اگر خوششانس باشد، نامهیی پرینتشده به او میدهند که در آن نام، شمارهی سلول، جزییات و اسماش ثبت شده: زندانی تادیبی. او میخواهد که ورقهی نامهیی بدون چنین عناوین مطولی دریافت کند، چیزهایی مانند آدرس که قبل از اینکه حکماش صادر شود، او را مجرم میدانند، ولی برای گرفتن چنین ورقهیی باید بهطور خاص درخواست کند. اگر با درخواستاش موافقت شود، اگر پول داشته باشد، باید از طرف خودش اقدام به خرید آن کند، وگرنه، باید از همان نامهی کذایی برای نامهنگاری به دوستاناش استفاده کند و از او بخواهد که برایش مقداری ورقهی مناسب بفرستد، بعد در عرض دو هفته، اگر همهچیز به خوبی پیش رود، در موقعیتی خواهد بود که نامهی ضروریاش را بنویسد.»
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران