سه آرزو: بر اساس زندگی سردار شهید سید علی حسینی

انسان باید از این که رویاهایش، آرزوهایش، و خواسته هایش بر آورده می شوند، اتفاق می افتند و واقعی می شوند خوشحال باشد، باید بخندد و خدا را سپاس گوید، اما من چنین نبودم، من از این که خواسته های همسرم تحقق پیدا کند ابدا خوشحال نبودم، دلهره و اضطراب رهایم نمی کرد، می ترسیدم،من همیشه دعاهایش را می شنیدم، می دانستم از خدا چه خواسته، می ترسیدم،وقتی به حج رفت یعنی این که یکی از خواسته هایش تحقق یافته یعنی این که یک گام به شهادت نزدیک شده و یک گام از من و از زندگی من دور شده،آیا باید خوشحال می بودم؟
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.