سفر به سرزمین کوبلای خان (سفرنامه ی مارکوپولو)
قیمت : ۸۰,۰۰۰ ریال
این کتاب که شرحی از تجربیات شگفت آور مارکوپولو، به محضر کوبلای خان؛ قدرتمندترین و بزرگترین پادشاه تاریخ مغولها است، یکی از جذابترین سفرنامههای نگاشته شده تا به حال را رقم زده است.
مارکو جوانی جسور، شجاع، کنجکاو و آمادهی رویارو شدن با جهان بود بنابراین بااشتیاقی که سال ها سرکوب گشته بود همراه آنان راهی سرزمین چین شد. سه سال سفری که سختیهایش در مقایسه با تجارب حیرت آور و شیرینی کشف حقایق پنهانی که برای مارکو همراه داشت، ناچیز بود.
درابتدا برای سفر به شرق دور، باید از سرزمین پهناور ایران عبور میکردند. مارکوپولو برای اولین بار بود که فوران چشمههای نفت را به چشم میدید مردمان این مناطق، از چشمههای نفت برای روشن کردن فانوسهایشان استفاده میکردند. آنها همین نفت را شفا دهندهی زخمهایشان میدانستند. مردمی که در قدرت و جنگاوری و صبر بینظیر بودند.
توصیفات مارکوپولو از سفرهایش به سایر کاشفان و بازرگانان اروپایی الهام بخشید تا دانش جغرافیایی خود را گسترش داده و در دنیایی فراتر از گذشته گام نهند. کریستف کلمب با الهام از نوشتههای مارکو اندیشید که امکان دارد با سفر دریایی به سوی غرب، به مشرق زمین برسد. هنگامی که او در سال 1492 در آمریکای شمالی گام نهاد نامههایی از پادشاه اسپانیا به همراه داشت که برای فرمانروای چین نوشته شده بود. او یک نسخه از کتاب مارکوپولو نیز به همراه داشت که حاشیههای زیادی بر آن نوشته شده بود.
توضیحات
«سفر به سرزمین کوبلای خان» سفرنامه مارکوپولو(1323-1254)، بازرگان ونیزی است که سفرهای تجاری او به آسیا و گزارش سفرهایش، نقش مهمی در آشنایی و پیوند تمدنهای دو سوی جهان شناخته شده آن روزگار داشت.
در سال 1271 میلادی که مارکو هنوز نوجوانی بیش نبود و تنها هفده سال داشت تصمیم گرفت تا همراه پدر و عمویش برای سیراب کردن روح تشنهی هیجان و کنجکاویاش به سرزمینهای دور سفر کند. آنان با کشتی از دریای مدیترانه گذشتند و به اکرا رسیدند. در این شهر با کشیشی به نام تئوبالد آشنا شدند. نیکولو ماجرای سفر به چین و درخواست کوبلایخان، امپراطور چین را برای تئوبالد تعریف کرد و گفت که امپراطور چین با آیین مسیحیت آشنا شده است و آرزو دارد مسیحیت در سرزمین چین شناخته شود. تئوبالد دو کشیش داوطلب را به نیکولوپولو معرفی کرد تا همراه آنها به چین سفر کنند. پنج مرد آماده سفری طولانی از غرب به شرق آسیا شدند.
مارکو جوانی جسور، شجاع، کنجکاو و آمادهی رویارو شدن با جهان بود بنابراین بااشتیاقی که سالها سرکوب گشته بود همراه آنان راهی سرزمین چین شد. سه سال سفری که سختیهایش در مقایسه با تجارب حیرتآور و شیرینی کشف حقایق پنهانی که برای مارکو همراه داشت، ناچیز بود.
درابتدا برای سفر به شرق دور، باید از سرزمین پهناور ایران عبور میکردند. مارکوپولو برای اولین بار بود که فوران چشمههای نفت را به چشم میدید مردمان این مناطق، از چشمههای نفت برای روشن کردن فانوسهایشان استفاده میکردند. آنها همین نفت را شفا دهندهی زخمهایشان میدانستند. مردمی که در قدرت و جنگاوری و صبر بینظیر بودند. در این مسیر باید از گذرگاههای پر پیچ و خم کوهستانی، از شنزارهای خشک و سوزان و دشتهای باتلاقی میگذشتند. این سفر برای دو کشیش بیش از تابشان دشوار و طاقت فرسا بود بنابراین از ادامه سفر منصرف شدند. اما سه مرد ونیزی به راه خود ادامه دادند.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران