زمانی برای زن بودن
قیمت : ۷۵,۰۰۰ ریال
این کتاب مشتمل بر چهار فصل «از ته باران»، « بهشت هم پای تو»، « چتری برای حماسه» و« پابهپای مجنون» است.
«فصل اول: از ته باران» روایتی از رنج ها و مبارزات زنان شهیده است که از 19 زن شهیده روایت می کند.
در این فصل مشتمل بر سرگذشت مختصری از 19 زن شهیده است که از جمله می توان به «شهیده ربابه کمایی»، «شهیده ناهید فاتحی کرجو»، «شهیده طاهره هاشمی »، «شهیده فهیمه سیاری»، «شهیده مریم فرهانیان»، «شهیده پروانه شماعیزاده»، «شهیده محبوبه آشتیانی»، «شهیده فوزیه شیردل»، «شهیده زینب کمایی»، «شهیده طاهره اشرف گنجوی»، «شهیده سهام خیام»، «شهیده طیبه واعظی »، «شهیده بنت الهدی صدر»، «شهیده کبری حسن زاده»، «شهیده ناهید اسدی»، «شهیده صدیقه رودباری»، «شهیده فرحه دبات» نام برد.
«فصل دوم: بهشت هم پای تو» روایتی از خون دل خوردن ها و فداکاری ها مادران شهدا است.
از جمله میتوان به خاطرات «حنیفه رستمی»، «کبری تلخابی»، «فاطمه نیک»، «منور کفایی زاده»، «خاتون حسینی نژاد»، «حافظه سلیمان شاهی»، «فروغ منهی »، «عفت عسگری»، «عالیه آدمی»، «ننه فتح الهی» است.
«کنار مزار فرزندش بیتوته میکند» یکی از عناوین است که در این فصل اشاره شده است؛ که به زندگی ننه فتح الهی پرداخته است.
در قسمتی از این متن میخوانیم: ننه علی لقب معروف و مشهور مادری است که 20 سال بصورت شبانهروز در خانهای در کنار مزار فرزند شهیدش قربانعلی رخشانی زندگی کرد؛ او که فرزندش به دست نوکران حلقه به گوش خاندان منحوس پهلوی (ساواک) در 2 دی سال 1357 به شهادت رسیده و در شهر اهواز دفن گردیده است، راهی اهواز میشود.
بعد از پیروزی انقلاب به حضرت امام اطلاع میدهند که مادری از تهران به اهواز آمده و در کنار مزار فرزند شهیدش زندگی می کند؛ البته بدون هیچ سرپناهی که او را در مقابل گرمای طاقتفرسای جنوب محافظت نماید، به دستور امام پیکر این شهید از اهواز به بهشت زهرا تهران منتقل میشود.
اوایل سال 58 بود و هنوز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع نشده بود؛ بهشت زهرا بیشتر از گورستان، زمین متروکه ای بود که کمتر کسی به آن جا رفت و آمد میکرد؛ اما ننه علی از آنجا که عاشق قربانعلی بود از همان شب اول دفن مجدد، او بر مزارش شبانهروز مینشست و سوره یاسین میخواند.
التماس و اصرار اعضای خانواده هم تاثیری نداشت و حتی مسولان سازمان بهشت زهرا هم نتوانستند حریف دلدادگی این مادر شوند، تا این که اعضای خانواده کنار مزار شهید، سایبان درست کردند تا «ننه علی» از نور آفتاب و بارش باران در امان بماند، بعدها این سایبان به اتاقکی فلزی تبدیل شد که بیشتر مصالح آن را خرده آهن ها، کارتن و حلبی تشکیل میداد، هر کسی هم که به این اتاقک سر میزد «ننه علی» را مشغول قرآن خواندن میدید و از سال 1358 تا 1378 ننه علی، تک و تنها در این اتاقک فلزی زندگی کرد، به گفته دوستان خانه شهید بهشت زهرا تا مدت ها این اتاقک، برق نداشت وسیله گرمایشی نداشت.
تا اینکه چند سال پیش مقام معظم رهبری نامهای به ننه علی داد با این مضمون که الان به خانه برو و ایثار و مقاومت را در منزل دنبال کن. بعد از سال 78، تنها دخترش او را به خانه خود میبرد و از آن به بعد هر چند ماه یک بار به زیارت مزار فرزندش میآمد.
ننه علی در سوم اسفند 1390 به رحمت حق پیوست.
«فصل سوم: چتری برای حماسه» به روزهای سختی ها و صبوریهای زنان ایثارگر اشاره می کند و 20 خاطره از زنان جهادگر و امدادگر بازگو شده است.
«فصل چهارم: پا به پای مجنون» روایتی از خاطرات همراهیهای صبورانه و عاشقانه همسران شهدا است؛ در این فصل خاطرات 31 همسر شهید اشاره شده است.
توضیحات کتاب:
«زمانی برای زن بودن» گردآوری و تنظیم مریم ناصرخاکی(-1366)، است. این کتاب به زندگی زنان شهید، ایثارگر و جانباز و همچنین مادران و همسران شهدای انقلاب اسلامی و 8 سال جنگ تحمیلی میپردازد.
این کتاب چهار فصل دارد. فصل نخست از تبار باران روایتی دوباره از 19 زن شهیده است. فصل دوم با نام بهشت همپای تو روایتی دوباره از 11 مادر شهید، فصل سوم با نام چتری برای حماسه روایتی دوباره از 20 زن ایثارگر و امدادگر و فصل چهارم، روایتی دوباره از 32همسر شهید است.
در بریدهای از کتاب میخوانیم:
«اوایل جنگ به پدرش گفت: «چرا برای جبههها کاری نمیکنید؟» فهیمه، خودش یک دو تومانی آورد و گفت: بیایید دشت اول را من میدهم، بقیه را هم مردم میآورند. همین کار مقدمهای شد که مردم آنقدر پول آوردند تا دو کامیون پر از آجیل و پسته راهی جبهه شد.
یک بار پدر، نیمههای شب بلند شد و دید فهیمه سر جایش نخوابیده. هر چه گشت، پیدایش نکرد. رفت بالای پشت بام و متوجه شد توی هوای سرد خوابیده.
پدرگفت: «دختر جان، چرا آمدی اینجا؟! سرما میخوری!»
فهیمه گفت: «آقا جان! الان برادرهای ما توی سنگرها میخوابند. من چطور بروم کنار شوفاژ گرم بخوابم؟»
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران