زخم گندم در کوچه های شهریور
قیمت : ۷۶,۰۰۰ ریال
از ده خانه این طرف درخت بهار نارنج حیاطمان تا ده خانه آن طرف همه مجاب شده بودند که طلسمی دارم! وگرنه با این موهای بلند قهوه ای روشن که از زیر چارقدم به بیرون سرک میکشیدند، این چشمهای عسلی و سواد تکمیلی چه کسی باورش میشد که تا بیست سالگی دختر حاج تقی تاجر گندم، خانه بخت نرفته باشد؟ من برای آقا جانم بین دخترهایش یک جور دیگر قدر و قیمتم بود. پسر حاجی بازاریها پشت هم آمدند خواستگاریم، اما آقا جان میگفت: «باید از یه جنس دیگه دامادم باشه. از جنس چرتکه هرگز! » بعضی وقتها با نگرانی به من خیره میشد و میگفت: «میترسم واسه محبوبه همتایی پیدا نشه. »
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران