معرفی کوتاه: مردی که قصد دارد تا دو ماه دیگر خودکشی کند در زمان موعود، رویایی می‌بیند. او در رویا مشاهده می‌کند که فوت کرده و به همراه موجودی به سیاره‌ای دیگر رفته است. او با پا گذاشتن به این سیاره درمی‌یابد که مردم آن‌جا در فراغت کامل به سر می‌برند. آنها قانع بودند و هیچ آرزویی نداشتند. آنها در باغ عدن زندگی می‌کردند. اما از زمان ورود این مرد وضع آن‌جا به گونه‌ای دیگر می‌شود؛ بدین‌ترتیب که کم‌کم دروغ، جنگ، مباهات، برده‌داری، جنایت و.. رواج می‌یابد. در همین لحظه مرد مضحک از خواب بیدار و از خودکشی منصرف می‌شود. او بنا به رویایی که دیده نمی‌تواند تصور کند که گناه و تبهکاری جزئی از وجود انسان است و می‌خواهد این حقیقت را ترویج کند و همین امر باعث می‌شود تا دیگران او را آدم مضحکی بدانند. در این مجموعه سه داستان کوتاه از «فئودور داستایوسکی» (1881-1821 م) نویسنده شهیر روسی به چاپ رسیده که «رویای مرد مسخره» یکی از آنهاست. دو داستان دیگر عبارت‌اند از: شوم‌ترین حادثه و بزدل.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.