فردا صبح سینا با خوش‌حالی گفت: «وای من یک پرنده شدم.»
با صدای سینا سارا از خواب بیدار شد. سارا دید او هم مثل برادرش یک پرنده شده.
بال‌های‌شان را باز کردند و با خوش‌حالی در آسمان پرواز کردند. از کنار ابرها گذشتند. به خورشید لبخند زدند....
داستان را بخوان تا راز پرواز را بشناسی. آیا تو نیز چنین آرزویی کرده‌ای؟
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.