معرفی کوتاه:کتاب حاضر، مشتمل بر سه داستان کوتاه با عنوان‌های «دری در دیوار»، «مهاجمین دریا» و «پروانه‌ها» است. داستان‌های این مجموعه صرفا از داستان‌های ژانر علمی تخیلی نیستند که هدف اصلی در آن‌ها سرگرم کردن خواننده باشد، بلکه نویسنده در آن‌ها با بهره‌گیری از ویژگی‌های این سبک از روایت، خواننده خود را با دنیای لایتناهی تخیلات می‌برد تا در آن به تماشای پیچیدگی‌های درونی خود بنشیند، انسان‌هایی که فرصت این را دارند که با ورود به دنیایی دیگر خود را خوشبخت بدانند و یا دست‌کم بتوانند از زاویه‌ای دیگر به خود بنگرند.
هربرت جورج ولز روزنامه نگار، جامعه شناس تاریخ نگار و نویسنده سوسیالیست انگلیسی و خالق رمان های علمی تخیلی است. داستان اول این مجموعه اول بار در مجموعه ای تحت عنوان کشور کوران ود یگر داستان ها. داستان دوم در بار اول چاپ تحت عنوان پلاتنر و دیگر داستان ها و داستان سوم نیز تحت عنوان باکتری های به سرقت رفته و دیگر حوادث منتشر شده است.

توضیحات
«دری در دیوار» دربردارنده 3 داستان کوتاه از هربرت جورج ولز(1946-1866)، نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی است.
داستان‌های او رویکردی علمی-تخیلی دارند. اما نگاه حاکم بر آنها سرگرمی نیست. بلکه هدف اصلی او بهره‌گرفتن از این سبک برای آفرینش و تخیل بیشتر برای نمایاندن احساسات درونی انسان است.
در بریده‌ای از داستان «دری در دیوار» می‌خوانیم:
«حدود سه ماه قبل، در غروبی رمزآلود، لایونل والاس داستان دری در دیوار را برایم بازگو کرد. در آن زمان از منظر او این داستانی واقعی بود.
او این مطلب را با چنان سادگی و بی‌پیرایگی برایم تعریف کرد که چاره‌یی جز باور‌کردن حرف‌هایش نداشتم. اما امروز صبح در آپارتمان‌ام با نظری متفاوت از قبل از خواب برخاستم؛ همان‌طور که روی تخت‌ام دراز کشیده‌ بودم و چیزهایی را که برایم گفته بود، به یاد می‌آوردم، با از بین‌رفتن لحن رازآلود و البته دوستانه‌اش، پیراستن ماجرا از آن‌چه که آن هنگام بر آن تمرکز کرده بودیم، سایه‌یی که روی میز روشن مقابل‌مان افتاده بود، جو زودگذری که ما را دربرگرفته بود، دسر و لیوان‌ها و دستمال‌های غذایی که استفاده کردیم، همه‌ی این‌ها باعث شده بود تا وارد دنیایی روشن و کوچک شویم که ما را از واقعیت‌های روزمره بریده بود. و اکنون به‌وضوح می‌توانم ببینم که این چیزها واقعا باورنکردنی است. با خودم گفتم: «سردرگم بود، اما چه‌قدر خوب این کار را انجام داد!...این چیزی نبود که من از او انتظار داشتم، در مقایسه با سایرین که اغلب به خوبی می‌توانند خوب از عهده‌ی چنین کارهایی بربیایند.»
بعد از این‌که از تخت بیرون آمدم و مشغول نوشیدن چای صبحانه‌ام بودم، ناگهان متوجه شدم که به‌صورت ناخودآگاه در تلاش هستم تا چاشنی واقعیت را به خاطرات غیرممکن‌اش که باعث تحیرم شده است، با فرض این‌که آن‌ها به همان شیوه‌یی که نقل شده است، اتفاق افتاده باشد، بیافزایم. اما واقعا نمی‌دانم باید از چه کلماتی برای نقل‌قول تجربیاتی که بیان آن‌ها غیرممکن است، بهره ببرم.»
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.