در مسیر انتظار : نقشه راه : مسیر زندگی
قیمت : ۵۸,۰۰۰ ریال
«مسیر اول»
مراقب باشید فقط کسانی را که نقشه دارند، راه دهید.
قربان! آن شخص که در آن گوشه ایستاده میگوید تازه به این جا رسیده و راه بلد نیست، نقشهای هم به همراه ندارد. تکلیف چیست؟
امشب جایی به او بدهید تا فردا برای تهیه نقشه اقدام کند.
کوهها سر به فلک کشیده، درهها پرشیب، مسیر سخت و ناهموار.
راست میگفت؛ چگونه بدون نقشه این مسیر را طی کنم؟ استخوانهای کنار مسیر ترسم را بیشتر کرده، نکند من هم به سرنوشت آنها دچار شوم؟
در همین ورودی راه، تابلوهای کوچک قرمزرنگی نصب شده است. باید نزدیکتر شوم تا بتوانم جملهای که بر روی آن نوشته شده را بخوانم: «خطر قطع اعضا و انفجار! نزدیک نشوید!»
یعنی این مسیر اینقدر خطرناک است که حرکت در ابتدای آن هم بدون نقشه امکان ندارد؟ مگر اینجا کجاست؟ جنگی شده یا منطقهای جنگی است؟ در همین زمان، رشته افکارم با صدایی پاره شد:
شما میتوانید فعلا به محل استراحت بروید تا وضعیت مشخص شود.
از شدت خستگی خوابش برد.
صبح بعد از نماز، شخصی به طرفش آمد و گفت: «به شما تبریک میگویم. کارتان درست شد. میتوانید بروید... این هم نقشهی راه.»
(1)
[نزدیکترین نزدیک]
این تابلوی ورودی مسیر ناشناختهای بود که قرار است او در این سفر طی کند؛ سفری که شاید یک بار برای همیشه باشد، با رسیدن میتوان همیشه بود، میشود هر چه را که آرزوست دید و به آن دست یافت.
توضیح این نقشه، اینگونه نگاشته شده است:
«نزدیکتر از هر چیزی است که به فکر بیاید. با همه همراه است و مخفی بودن چیزی در او راه ندارد. هر چه بوده و هست و در روزگار آینده خواهد آمد او را نشان میدهد. چشمی نمیتواند او را انکار کند. در برتری چیزی به والایی او یافت نمیشود؛ مرتبه رفیع او، او را از ما دور نکرده است. ذهنهایمان به چیستی او انس نگرفته؛ اما آنها را از شناسایی خود باز نداشته است. حتی منکران او نیز، به وجود او اعتراف میکنند.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران