معرفی کوتاه:
نوشته های رواقی سنکای اندیشمند،مناظر پرقدرتی را پیش روی حیات می‌گستراند و اهمیت تعقل و مرگ را نشان می‌دهد،و در ادامه با فصاحتی تمام و کمال،برای همگان فراهم می‌آورد.
کتاب حاضر، نوشته «لوسییوس سنکا»، دربردارنده مطالبی پیرامون راه و رسم زندگی است. سنکا نویسنده، فیلسوف و نماینده اندیشه رواقی در آخرین سال‌های جمهوری روم، در سال چهارم قبل از میلاد در اسپانیا به دنیا آمد. او صاحب تالیفات متعدد در فلسفه است که تاثیر و نفوذ آن‌ها تا قرن نوزدهم در فن درام اروپا برجا بود. نوشته‌های سنکا نماینده افکار رومیان در زمان آغاز امپراتوری است. نظرات سنکا درباره منشا الهی بودن حکومت، چون با اندیشه‌های مسیحی سازگاری داشت، بعدها مبنای فلسفه اجتماعی مسیحیت را تشکیل داد و در سراسر سده‌های میانه مورد استفاده کلیسا قرار گرفت. چرا از طبیعت شکایت می‌کنیم؟ او مهربانانه عمل می‌کند. ‌حیات طولانی است اگر بدانید که چگونه از آن ‌بهره ببرید. ‌اما شخصی به طمعی سیری ناپذیر گرفتار می‌شود و دیگری به فداکاری پرزحمتی برای وظایفی بی‌فایده. ‌یک نفر در مسکرات غوطه­ور می‌شود، ‌دیگری به تنبلی فراوان. ‌شخصی در جاه‌طلبی‌های سیاسی پیچیده فرو می‌رود و همیشه در بند ‌قضاوت دیگران است. ‌دیگری به امید سود با سراسیمگی ‌تمام خشکی‌ها ‌‌و دریاها را به حرص تجارت زیر پا می‌گذارد. ‌عده‌ای ‌‌از زندگی نظامی در رنجند، ‌همیشه در پی آنند که خطری بر دیگری وارد کنند و یا بیمناک ‌ورود خطری بر خودشان هستند. ‌برخی طوق بندگی بی‌مزد و مواجب جلب توجه دیگران را بر گردن انداخته‌اند. ‌بسیاری خود را مشغول پیگیری دارائی دیگران و شکایت از کاستی اموال خود نموده‌اند. ‌ بسیاری در پی هیچ مقصد و هدف ثابتی نیستند، ‌بلکه در امواج برنامه­های دمادم هر متلون بی‌ثباتی که هیچ گاه از خویشتن راضی نیست، ‌متلاطم می‌شوند. ‌برخی هیچ هدفی برای مسیر زندگانی خود ندارند و مرگ به هنگام خمیازه کشیدن ناشی از رخوت، ‌آن‌ها ‌‌در بر می­گیرد.‌ به این دلیل است که نمی‌‌توانم تردیدی در حقیقت وحیانی بزرگترین شعرا داشته باشم که سروده است: ‌"ما در قسم اندکی از حیات، ‌زندگی می‌کنیم. ‌"
توضیحات:
«در باب عمر فانی» نوشته لوسییوس آنییوس سنکا، فیلسوف و سیاستمدار روم باستان است. سنکا از فلاسفه‌ی رواقیون و مذهب وی نوعی دئیسمساده (خداپرستی بدون اعتقاد به پیغمبران) بود. او صاحب تالیفات متعدد در فلسفه است و نیز چندین درام تراژدی نگاشت که تاثیر و نفوذ آن‌ها تا قرن نوزدهم بر فن درام اروپا و به‌خصوص فرانسه برجا بود.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
چرا از طبیعت شکایت می‌کنیم؟ او مهربانانه عمل می‌کند. ‌حیات طولانی است اگر بدانید که چگونه از آن ‌بهره ببرید. ‌اما شخصی به طمعی سیری ناپذیر گرفتار می‌شود و دیگری به فداکاری پرزحمتی برای وظایفی بی‌فایده. ‌یک نفر در مسکرات غوطه‌ور می‌شود، ‌دیگری به تنبلی فراوان. ‌شخصی در جاه‌طلبی‌های سیاسی پیچیده فرو می‌رود و همیشه در بند ‌قضاوت دیگران است. ‌دیگری به امید سود با سراسیمگی ‌تمام خشکی‌ها ‌و دریاها را به حرص تجارت زیر پا می‌گذارد. ‌عده‌ای ‌از زندگی نظامی در رنجند، ‌همیشه در پی آنند که خطری بر دیگری وارد کنند و یا بیمناک ‌ورود خطری بر خودشان هستند.‌ برخی طوق بندگی بی‌مزد و مواجب جلب توجه دیگران را بر گردن انداخته‌اند. ‌بسیاری خود را مشغول پیگیری دارائی دیگران و شکایت از کاستی اموال خود نموده‌اند. ‌ بسیاری در پی هیچ مقصد و هدف ثابتی نیستند، ‌بلکه در امواج برنامه‌های دمادم هر متلون بی‌ثباتی که هیچ گاه از خویشتن راضی نیست، ‌متلاطم می‌شوند. ‌برخی هیچ هدفی برای مسیر زندگانی خود ندارند و مرگ به هنگام خمیازه کشیدن ناشی از رخوت، ‌آن‌ها ‌در بر می‌گیرد. ‌ به این دلیل است که نمی‌توانم تردیدی در حقیقت وحیانی بزرگترین شعرا داشته باشم که سروده است: ‌"ما در قسم اندکی از حیات، ‌زندگی می‌کنیم. ‌" در واقع، ‌باقی ایام زندگی نیست، ‌ بلکه صرفا ساعاتی است.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.