در باب خلوت گزینی
قیمت : ۷۶,۰۰۰ ریال
معرفی کوتاه:
مجموعه مقالات این کتاب،طیف مختلفی از موضوعات را در بر میگیرد و در باب خلوت گزینی، قدرت تخیل، لذت مطالعه،اهمیت خواب و این که چرا موضوع واحدی باعث شادمانی و اندوهمان
هیچ موجودی مردمگریزتر از آدمی نیست و [در عین حال] هیچ موجودی اجتماعیتر از آدمی نیست؛ مردمگریزی او به سبب معاصی وی است و اجتماعی بودنش به جهت طبیعتش. و به نظرم پاسخ آنتیستنس به شخصی که او را به سبب همراهی با شرارت ملامت کرده بود چندان بسنده نیست، او عنوان کرده بود" پزشکان در میان بیماران زندگی میکنند"، زیرا به نظرم حتی اگر پزشکان به بیمار کمک میکنند تا سلامتی خویش را بازیابد، باز هم به لحاظ استمرار در ملاقات و ملامسه بیمارانی که درمان مینمایند، سلامت خویش را از دست میدهند.
توضیحات:
«در باب خلوتگزینی» نوشته میشل دو مونتین (1592-1533)، فیلسوف و اندیشمند فرانسوی است.
در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم:
هیچ احساسی چون خشم، صحت عقلانی ما را تهدید نمینماید. هیچ کس در تعیین مجازات مرگ برای قاضیای که از روی عصبانیت حکم بر محکومیت متهمی صادر نموده، تردید روا نمیدارد. پس چرا باز هم روا میداریم که پدران و آموزگاران مدارس کودکان را از روی خشم و غضب تنبیه کرده و به فلک ببندند؟ این امر دیگر جنبه اصلاح و تربیت ندارد، بلکه نوعی انتقام جوئی است. تنبیه برای کودک[ در حکم ]داروست! اما آیا ما پزشکی که با غیظ و غضب به بیمار خویش زندگی ببخشد را تحمل میکنیم؟ ما خودمان، اگر به طرز شایستهای عمل نمائیم، هیچ گاه نباید به هنگام عصبانیت بر روی خدمتکاران خویش دست بلند کنیم. تا هنگامی که ضربان قلب مان زیاد است و احساس[ خشم ]برما غلبه نموده است، نباید اقدام به کاری نمائیم. هنگامی که از تاب و تب بیفتیم و هیجان مان فروکش نماید، امور رنگ و بوی کاملا متفاوتی به خود میگیرند. تا زمانی که احساسات هدایت مان را عهده دار هستند، این احساس است که سخن میگوید، نه ما. خطاها از پس خشم چون اجسامی در میان مه، بزرگتر به نظر میآیند. اگر شخصی گرسنه است، پس باید غذا بخورد، اما وی نباید به صرف اینکه قصد تنبیه و توبیخ[ مستخدمی ]را دارد، از روی عصبانیت اظهار گرسنگی یا تشنگی نماید. مجازات زمانی قابل قبول و برای فرد خطاکار سودمند است که بر اساس عدالتی آرام و وزین تعیین شده باشد؛ در غیر این صورت او بر این تصور نخواهد بود که منصفانه از سوی مردی که از فرط عصبانیت بر خود میلرزد، تنبیه شده است؛ بلکه آن را ناشی از صورت برافروخته معلم، ناسزاهای غیرمعمولاش و آشفتگی ذهنی او میداند.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران