شنبه ها را ورق می زنم
سکون جمعه رخ می نماید
رخ می نماید
پوچ
تهی از سفره مائده های آسمانی
سگرمه های بازیگر
گاه تلخ و گه شیرین
دست های نوازش
و گیسوان
گیسوان پریشان معطر به مهر
آغوش ابدی و راسخ
حکومت بی تبعیض و رهای تو
و
و سال به سال
بدتر از پارینه سال
تکرار و تکرار می شود
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.