جهانی شدن امروزه به عنوان یکی از مهم‌ترین مباحث روابط بین‌الملل قلمداد می‌شود که آثار و پیامدهای آن در حیطۀ سیاست داخلی خصوصا فرهنگ جوامع، قابل لمس و حائز اهمیت می‌باشد. این پدیده که از آن به فرایند «کوچک شدن جهان» یاد می‌شود با حذف تدریجی زمان و مکان، از یک سو به نزدیکی هر چه بیشتر فرهنگ‌ها می‌انجامد و از سوی دیگر فرهنگ‌های گوناگون را در تقابل با یکدیگر قرار می‌دهد، زیرا تصور غالب بر آن است که هر فرهنگی بتواند بر امواج جهانی شدن موج سواری نماید، می‌تواند از صدمات احتمالی در امان بماند. بر این اساس است که هر یک از فرهنگ‌ها در صدد‌اند تا با هژمونیک شدن، و بسط ارزش‌ها و آموزه‌های خویش سوار بر امواج جهانی شدن به جلو حرکت نمایند.
در این میان، شیعیان با توجه به آموزۀ مهدویت که ترسیم‌کنندۀ آرمان‌شهر اسلامی است، خود را در رسیدن به یک فرهنگ هژمون در عصر جهانی شدن محق دانسته و معتقدند که این فرهنگ، ظرفیت‌های لازم برای جهانی شدن را به بهترین وجهی دارا می‌باشد. چنین مدعایی، لاجرم آنها را در تقابل با دیگر فرهنگ‌ها خصوصا فرهنگ غرب قرار داده و در فرایند جهانی شدن این فرهنگ را با چالش‌ها و فرصت‌هایی روبه‌رو می‌گرداند که تنها راه مقابله صحیح با آنها شناخت درست این چالش‌ها و فرصت‌ها و استفادۀ بهینه از شرایط موجود جهانی می‌باشد.
مرتبط با این کتاب