جهانی شدن و تحول گفتمان روشنفکری دینی ایران
قیمت : ۸۰,۰۰۰ ریال
کتاب جهانی شدن و تحول گفتمان روشنفکری دینی ایران 1396-1342 نوشتهی زینب ویسی، به بررسی جهانی شدن به عنوان بستری برای تسریع در گسترش و تعامل اندیشههای جامعه بینالملل میپردازد.
در سالهای پیش از انقلاب سال 1357 (1342 به بعد) در ایران روشنفکران دینی اعم از شریعتی، مطهری و... تعبیری بسیط از دین داشتند. از نگاه آنان دین اسلام راه حل تمامی مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعه ایران بود. به تعبیر آنان دین اسلام میتوانست از طریق تاسیس حکومت دینی موجبات بسط عدالت را در جامعه ایران فراهم آورد. این روشنفکران به ویژه شریعتی با تاکید بر عدالت اجتماعی و بهرهگیری و تاثیر از گفتمان مسلط اندیشههای سیاسی چپ و با برجسته کردن وجوه سیاسی و اجتماعی دین، آن را به عنوان یک ایدئولوژی و ابزار سیاسی جهت مبارزه با رژیم محمدرضا شاه تعریف نمودند و البته از این راه موفق به بسیج سیاسی نسل جوان مذهبی پیش از انقلاب علیه رژیم شاه شدند و نهایتا تلاش آنان در 22 بهمن 1357 با رسیدن به آرزوی دیرینه آنها یعنی استقرار حکومت اسلامی در ایران به ثمر نشست.
بعد از گذشت یک دهه از انقلاب ایران، شاهد تحول در آراء و دیدگاههای روشنفکران مذهبی در ایران هستیم. نسل جدید روشنفکران دینی در ایران به تدریج به جای عدالت بر آزادی تکیه میکردند. این نسل جدید روشنفکران در ایران همانند مجتهد شبستری، اشکوری، کدیور، و به ویژه عبدالکریم سروش تلاش دارند دین را از صحنه سیاست و اجتماع دور کنند و مجددا به پستوی خصوصی افراد برگردانند.
به تعبیر روشنفکران دینی جدید ایران دین اسلام و فقه شیعه، اصولا گرهگشای همه مشکلات جامعه نیست، دین برای تزکیه نفس افراد است و فقه توانایی اداره امور جامعه که امروزه بسیار تخصصی است را ندارد و به عبارت بهتر روشنفکران دینی بعد از انقلاب بر خلاف روشنفکران دینی پیش از انقلاب، امروزه از توجه به عناصر و ابعاد اجتماعی و سیاسی دین و تاکید بر تواناییهای فقه برای اداره امور جامعه و استقرار عدالت اجتماعی، به سمت نوعی تعبیر فردگرایانه از دین و سکولاریسم گرایش پیدا کردند که این پژوهش با عنایت به موضوع جهانی شدن و تحول ساختار معنایی جامعه بینالملل در صدد واکاوی این تحول گفتمانی است.
در بخشی از کتاب جهانی شدن و تحول گفتمان روشنفکری دینی ایران 1396-1342 میخوانیم:
فدائیان خلق یکی از فعالترین گروههای سیاسی – روشنفکری پیش از انقلاب در ایران به رهبری بیژن جزنی بود که بنا به برخی گزارشات بیشترین قربانی را در پیش از انقلاب در مبارزه مسلحانه علیه رژیم محمدرضا شاه پرداخت نمودند (180 نفر از مجموع 341 نفر).
این گروه از طریق مشی مبارزه مسلحانه در صدد تهیج تودهها و ساقط کردن حکومت محمدرضا شاه و جایگزینی آن با یک حکومت کمونیستی بودند. الگوی حرکت انقلابی فدائیان خلق، چین به رهبری مائو بود. تلاش بیژن جزنی رهبری فکری گروه البته به جای تلفیق اسلام و مارکسیسم، بیشتر آمیزشی از ناسیونالیسم ایرانی با مارکسیسم بود. او از یک سو وابستگی چپ ایران و حزب توده را به شوروی به نقد میکشید و هم از سوی دیگر گرایشات امپریالیستی مصدق را برنمیتابید. جزنی تحصیل کرده فلسفه دانشگاه تهران و بزرگ شده در یک خانواده سیاسی با گرایشات چپی بود. جزنی در اتخاذ روش مبارزه مسلحانه و اقدام به ترور از فدائیان اسلام و نواب صفوی و همچنین حزب ملل اسلامی تاثیر پذیرفت. او برخی اصول شیعه را نقد میکرد از نگاه او اصل اجتهاد نه برای مترقی ساختن مذهب بلکه برای هر چه بیشتر به خدمت در آوردن مذهب در امر حکومت در جهت استثمار و انقیاد تودههای زحمتکش استفاده شده است. بر خلاف مجاهدین خلق که در پی اصلاح مذهبی بودند فدائیان خلق طبق استراتژی بیژن جزنی کوشش میکردند با مذهب برخوردی محتاطانه داشته باشند.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران