تکثیر تاسف برانگیز پدر بزرگ

تکثیر تاسف برانگیز پدر بزرگ

ناشر : روزبهان
قیمت : ۵۰,۰۰۰ ریال
قهرمان این رمان تخیلی – علمی، پدربزرگ، قربانی یک اشتباه است؛ اشتباه دوستانی مصلحت‌اندیش که فقط خیر او را می‌خواهند. اما این خیر‌خواهی، در عصر رایانه‌ها و لیزر‌ها و انرژی خورشیدی و اعضای مصنوعی و مهندسی ژنتیک به بهای گران تمام می‌شود، به از دست دادن پدربزرگ،‌با آن سبیل‌های سفیدش،‌حکایت نگاهش، با لبخند‌ها، خشم‌ها و مهربانی‌هایش، با فردیتش. فاجعه از اعتنا نکردن به حرف خود پدربزرگ آغاز می‌شود. که مرتب می‌گفت: شما به چه حقی فکر می‌کنید که مصلحت مرا بهتر از خودم می‌دانید؟ چرا خود را مجاز می‌دانید به جای دیگران درباره‌ی منافعشان تصمیم بگیرید؟
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
رضا
من تحت شرایطی، ممکن است علی رغم میل و اعتقادم فریاد بزنم:"زنده باد ظلم! جاوید باد فساد! پیروز باد استبداد! برقرار باد تمدن" اما این فریاد از قلب و مغز من برنمی خیزد؛ و مهم این است که هم من که فریاد زننده ام این را می دانم، همان آنکس که مرا تحت شرایط قرار داده و همان جهان خاموش ناظری که هیچ نقشی در این واقعه ندارد. این فقط نمایشی از درماندگی استبدادگرایان است.
رضا
من نالیدم. یادم هست که نالیدم. تمام دلگرمی ‏ام به همان سر نیمه ‏انسانی بود. یادم است که چگونه نالیدم: ذلیل توییم پدربزرگ! مانده‏ ی توییم، درمانده ‏ی توییم. خجلیم. سرافکنده ‏ییم. چه کنیم اما؟ تو که می‏دانی. ما پرواز نکردیم، قدم‏ به ‏قدم راه ‏آمدیم. ما نمی ‏دانستیم که هر مصیبتی، فی‏ حدذاته بی‏ نهایت بزرگ است، و باوجوداین، هر مصیبتی از مصیبت قبلی بزرگ ‏تر است. حال، سر عزیزت را بردارند که چه بشود؟