تعداد 115 از یادداشتها و مقالات هاى من در اینترنت (جلد اول)

معرفی کوتاه:
یاد داشتها
مقدمات سفر به سرزمین عاشقان و جریانهاى خواندنى -
در سال 1334 شمسى در اردبیل براى تهیه گذرنامه اقدام نموده و مدارک لازم (عدم سوء پیشینه و برگ عدم مالیات و رونوشت شناسنامه) را به شهربانى اردبیل تحویل دادم و تقاضاى گذرنامه دانشجوئى کردم ؛ رئیس شهربانى گفت: آقا چون شما گذرنامه دانشجوئى مىخواهید، آن را باید از تهران بگیرید و ضمنا شما به سن قانونى نرسیدهاید! پس از شنیدن این جواب مایوسانه بر گشتم، و چون ماه محرم رسیده بود مشغول تبلیغ و ارشاد شدم، صحبت عتبات را با پدرم در میان گذاشتم، دیدم نجف سهل است با رفتن به قم هم زیاد تمایل نشان نمىدهد البته چون آن زمان تنها پسرشان بودم به فراق و جدائى من تحمل نمىکرد نه اینکه بادرس خواندن من مخالف بود. بدین جهت ریش سفیدان محل جمع شده با اصرار زیاد اجازه رفتن به قم را گرفتند، اما پول کمى داد که مبادا به نجف بروم!، خلاصه هرطور بود خود را به تهران ر ساندم اما فکر سفر به عتبات عالیات را نتوانستم از سرم بیرون کنم، به خانه پسر عمو حاج امیر خان دانشور نیارفتم و فردا به کلانترى 90 مراجعه کردم، آنها نیز کم بودن سنم را ایراد گرفتند، ولى ناامید نشدم پس از طى مراحل مقدماتى به شهربانى کل تهران مراجعه نمودم، یک برگ دادند که آن را در کلانترى محل پر کرده و ضمانت نامه ضامن و سایر مدارک لازمه را، فراهم کرده به دایره گذرنامه مراجعه نمایم.