کتاب تب احوال مجموعه ای از اشعار عیسی نوریان است که توسط انتشارات نظری به چاپ رسیده است.

بخشی از کتاب:

حق مطلب ادا شد

گیاه گل داد

عشق شکوفا شد

پرنده خواند

باران بارید

و شعر ابراز شد

کوتاه و مختصر چون بوسه

بی کم و کاست چون نگاه

بی پس و پیش چون دوستت دارم

و بی‌غرض چون خدا

اگرچه پر از حرف بودیم، اما در کوتاه‌ترین و کمترین آنچه بودیم حرف زدیم

برای من یک جرعه از دریا کافیست

همان‌گونه که یک آیه برای شناخت خدا کفایت می‌کند

یک نگاه برای عاشقی

یک دوستت دارم برای عمری زیستن

و یک خداحافظی تلخ برای داغ بر دل

هر زبان و هر آوایی می‌تواند در یک‌لحظه و آن، تمام مرا دریابد و طوفانی از واژه‌ها به راه بیاندازد.

من نیز چنین کردم؛ آن‌چنان صیحه ذهنم گوش‌خراش بود که تمام آنچه بودم و هستم همانند آتش‌فشانی بی‌شکیب بیرون جهید.

و غرش‌های شاعرانه داشت.

اما چنان لطیف بود گویی ساقه نور

چنان منعطف بود گویی صدای عشق

و چنان نازک تن گویی حریر نرم

دیگر شاید آن نباشم که مدام بگویم و بسرایم

ما به نقطه بسنده به یک نگاه قانع شدیم

به بیتی از این جهان هستی راضی

و چون دانشی را درک کنیم غنیمتی است بی‌اندازه

به تکه نانی سیر

به جرعه آبی شاکر

و به نیم‌نگاهی مسرور

گوارای وجودتان هر چه آنچه گفتیم

نفستان چاق
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.