تاثیر انواع اشتباه در قتل عمد و بررسی تطبیقی رویکرد قانونگذار در قانون مجازات اسلامی جدید و قانون سابق
قیمت : ۸۰,۰۰۰ ریال
کتاب تاثیر انواع اشتباه در قتل عمد و بررسی تطبیقی رویکرد قانونگذار در قانون مجازات اسلامی جدید و قانون سابق نوشته محمدرضا پاکیزه و سید محسن اسماعیلی به بررسی اشتباه قابل قبول یا موثر در مسئولیت قاتل عمد در حقوق ایران و اشتباه قابل قبول و موثر در قصاص میپردازد.
با توجه به این که رویکرد قانونگذار در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش اشتباه در قتل میتواند حیات شهروندان را تحت تاثیر قرار دهد و به لحاظ اهمیت موضوع و تغییر رویکرد قانونگذار در قانون مجازات اسلامی جدید و محدودیت پذیرش اشتباه در قتل و نظر به این که در مواد جدید التصویب خلاء تحقیقاتی وجود دارد و در تحقیقات قبلی که با توجه به قانون مجازات سابق نگارش شده اختلاف نظر و تشتت آراء ملاحظه میشود. هدف این پژوهش این است که اشتباه قابل قبول و غیر قابل قبول در رفع مسئولیت کیفری در حقوق ایران و شناسایی اهداف قانونگذار در تغییر رویکرد قانونگذاری در خصوص قتل ناشی از اشتباه را تبیین کند. بنابراین روش توصیفی و تحیلی را برای پرداختن به موضوع انتخاب شده و اطلاعات لازم از کتب حقوقی، فقهی، مقالات علمی و مجموعه قوانین جمعآوری و همچنین به رویه قضایی نیز توجه شده و بعضی از آراء که در این زمینه صادر شده مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از جمعآوری اطلاعات لازم، به تحلیل رویکرد جدید قانونگذار پرداخته و نکات مثبت و منفی شناسایی شده است و به این نتیجهگیری کلی رسیدیم که هر چند انتقادات وارده و افکار عمومی سبب تغییر رویکرد قانونگذار در خصوص پذیرش بعضی از انواع اشتباه در قتل شده ولی قانونگذار بین دو گروه از افرادی که عملشان از ابتدا مجاز بوده و مرتکب اشتباه شدهاند، با گروهی که از ابتدا عملشان غلط بوده است هیچ وجه افتراقی قائل نشده است و از این جهت رویکرد قانونگذار مواجه با اشکال است که توصیه شد در اصلاحات بعدی قانونگذاری این مشکل مرتفع گردد.
در بخشی از کتاب تاثیر انواع اشتباه در قتل عمد و بررسی تطبیقی رویکرد قانونگذار در قانون مجازات اسلامی جدید و قانون سابق میخوانید:
جهل بسیط عنوانی تازه که دارای مسمایی کهن و با سابقه، در گسترده حقوق و از زمره پدیدارهایی است که در این عرصه به جهت تاثیر فروان آن از شاخههای مختلف همچون فقه و جرم شناسی و نیز عرف، همواره پذیرای تعامل نظریهای گوناگون و مرتبط در دوران خویش بوده است. بنابراین اگر کمی دقت کنیم، متوجه میشویم که سادهترین تعریف برای «جهل بسیط»، "ندانستن" است؛ تمام حالتهایی که در گفتگوهای روزمره به آنها ندانستن گفته میشود، و همین جهل، انسان را وادار به پرسش و تحقیق کرده و باعث پیشرفت وی میشود.
این جهل را میتوان بر محور چگونگی تعلق آن و این که به موضوع بیرونی مرتبط میگردد یا به حکم قانونگذار، به جهل بسیط حکمی و جهل بسیط موضوعی تقسیم کرد.
به طور خلاصه جهل بسیط با مفهوم گفته شده چنانچه مربوط باشد به جهل متهم به حکم قانون گذار اعم از حکم قانون به جرم بودن، نوع مجازات، میزان کیفر و... با جهل بسیط حکمی مواجه هستیم و در صورتی که متهم با وجود علم به حکم قانونگذار، نسبت به اموری همچون ماهیت قربانی، یا وصف او با شرایط پیرامون جرم مثل در حرز بودن، نبودن مال در سرقت، با جهل بسیط موضوعی مواجه هستیم.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران