بیوه چینگ، دزد دریایی
قیمت : ۶۰,۰۰۰ ریال
معرفی کوتاه:کتاب حاضر، مشتمل بر پنج داستان کوتاه با عنوانهای «بیوه چینگ، دزد دریایی»، «مونک ایستمن، سرچشمه شرارت»، «معلم بینزاکت، اوربیس ترتیوس»، «پیر منارد، خالق کیخوته (دن کیشوت)» است. در پنج داستان این مجموعه با مضامینی چون خطرات دریاهای آزاد، علم ناشایست، آداب درباری و دایرهالمعارفی متعلق به سیارهای ناشناخته مواجه میشویم و در میان تمام آنها ناظر تصویرپردازی و استعداد یگانه «بورخس» خواهیم بود. بسیاری او را هذیانگوی حسابگر نام نهادهاند. بااینحال تردستیهای داستانیاش، تنها برای گیج کردن و دست انداختن و سرگرم کردن خواننده نیست، بلکه برای رخنه کردن در ناشناختهها و پیدا کردن یک ملکه دربرگیرنده همه عالم است.
خورخه لوییس بورخس را بسیاری بزرگترین استاد نثر اسپانیایی میدانند. او در چهارم آگوست 1899 در بوئنوسآیرس به دنیا آمد و در سوییس تحصیل علم کرد. در 1919 به اسپانیا رفت و با تنی چند از نویسندگان علاقهمند به جنبشهای ادبی پیشروی اروپا دیدار کرد. در 1921 به آرژانتین بازگشت و در پیروزی «اولتراییسمو» مشارکت ورزید: جنبشی متشکل از شاعران آرژانتینی و اسپانیایی که میکوشیدند زبان اسپانیایی را ابزار شعر نو سازند.
در آغاز دههی سی، بورخس از شعر به داستان کوتاه روی آورد، اما پارهیی از همان اصول در آثار تازهی او نیز نمایان بود. او با اعطای بیشترین «استقلال به استعارههایش» مجموعهی خیرهکنندهای از داستانهای مدرن تجربی را پدید آورد. در 1941 نخستین داستاناش را با نام «هزارتوهای بورخس» چاپ کرد. و 1945 نخستین مجموعهی داستانهای او «فیکسیونس» منتشر شد. این قصهها آمیزهی یگانهیی از مقاله و داستان بودند و نظریهی هنری بنیادین او را نشان میدادند. آثار بعدی او عبارت بودند از: ال آلف (1949)، الآسدور(1960)
بورخس در 1955 به عنوان مدیر کتابخانهی ملی آرژانتین منصوب شد و در همین سال به طور کامل بیناییاش را از دست داد. او از سال1965 تا 1970 استاد دانشگاه بوینسآیرس بود.وی در 14 ژوئن 1986 انبوهی از نوشتهها، مقالات، شعرها و داستانهای با ارزشاش را به یادگار گذاشت و رفت.
توضیحات
«بیوه چینگ، دزد دریایی» نوشته خورخه لوییس بورخس، نویسنده نامدار آرژانتینی است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«ششصد کشتی جنگی و چهل هزار دزد دریایی پیروزمند آن بیوه یاغی در حالی که آتش افشانی میکردند و جشن وحشتناکی به راه انداخته و چپ و راست شان را بچههای یتیم فرا گرفته بودند، به سوی دهانه رودخانه ژوجیانگ پیش رفتند. دهکدهها به کلی ویران شده بود. دریکی از آنها تعداد اسرا به بیش از هزار نفر رسید. صد و بیست زنی که بیگدار به نیزارهای اطراف یا شالیزارها پناهنده شده بودند، باصدای گریه یک بچه لو رفته و دستگیر شدند و برای بردگی در ماکائو فروخته شدند. به رغم بعد مسافت، اشکهای دردبار و گریههای سوگوار قربانیان این چپاولها به گوش چیاچینگ، پسر آسمان رسید. برخی از مورخین این جسارت را بر خود روا دانستهاند که روایت کنند اخبار تاخت و تاز علیه مردم، برای امپراتور کمتر از شکست ماموریت لشکریاناش برای مجازات دزدان دریایی ناراحت کننده بوده است.
به هر طریق، امپراتور دومین لشگر اعزامی را که مشتمل بر بیرقها، ملوانان، سربازان، ساز و برگ جنگی، تدارکات، طالع بینان و منجمان بسیاری بود را اعزام کرد. این بار نیروها تحت فرمان دریادار تینگ کوئی هیو بودند. انبوه کشتیها به سمت دهانه ژوجیانگ روانه شدند تا ناوگان دزدان دریایی را در هم شکنند. بیوه به سرعت خود را آماده نبرد کرد. او میدانست کار دشواری، بسیار دشوار و تقریبا ناامید کنندهای در پیش رو دارد؛ مردانش پس از شبهای بسیار (یا حتی ماهها) یغماگری و بطالت، سست و تن پرور شده بودند.»
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران