به روایت ابوترابی (جلد اول) (مهاجران ملکوت)
قیمت : ۸۰,۰۰۰ ریال
معرفی کتاب
مجموعه سه جلدی به "روایت ابوترابی" سه گانه ای است که شامل خاطرات سید آزادگان از زبان بستگان، دوستان و آشنایان او است. این مجموعه سه گانه کتاب، که با نام های "مهاجران ملکوت"، "آن یار آسمانی" و "حماسه های ناگفته" منتشر شده است به شرح مبارزات مرحوم ابوترابی با رژیم ستمشاهی، حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل، همکاری با شهید چمران و دوران اسارت ایشان می پردازد.
مرحوم ابوترابی مشهور به سید آزادگان بود و در اردوگاه های عراق بمب روحیه اسرای ایرانی بود و حضور او باعث تقویت قوای میهنمان در کشور دشمن بود، تا بدانجا که بعد از گذشت سال ها از پایان جنگ حجت الاسلام سید محمدحسن ابوترابی، نماینده مجلس شورای اسلامی و اخوی مرحوم سید علی اکبر ابوترابی، در این خصوص معتقد است: اسرای ایرانی در اردوگاه های عراق یک جمهوری اسلامی کوچک ایجاد کرده بودند که فقط پرچم کشورمان را کم داشت.
اطلاعات بیشتر
مطالعه پیوندها و پیوستگی های ادبیات و دیگر هنرها شاخه ای از دانش ادبیات تطبیقی است که در آن تاثیرهای متقابل ادبیات و آن هنرها و مانندگی ها و روابط میان ادبیات و آن هنرها واکاوی می شود.
"مشت در نمای درشت" تحقیقی تطبیقی میان ادبیات و سینماست.
حسینی سه هدف عمده را در تالیف این کتاب دنبال کرده است:
نزدیک کردن دل و زبان ساکنان دو اقلیم ادبیات و سینما، تفسیر سینمایی ادبیات و تشریح ادبی سینما، و نگاه سینمایی به میراث ادبی.
او با آنکه در وادی ای گام نهاده که در زبان فارسی بکر و بی سابقه بوده، به خوبی از عهده برآمده و با شگردهایی که خاص قلم شیوا و شاعرانۀ اوست خواننده را به وادی خیالات و تفکرات قدیم و جدید می کشاند.
تشبیه، مجاز، استعاره، کنایه، تاکید، ایجاز و دیگر سرفصل های "معانی و بیان" مدخل هایی است که حسینی در آنها ریشه های ادبیات و سینما را به هم گره زده است یا گره های از پیش زده را به ما نمایانده است.
معرفی کوتاه
, "سید، روح بلندی داشت و با آسمان در تماس بود. از این رو، بلاهای زمینی اهل دنیا را کوچک میپنداشت. آن گاه که توانها به صفر میرسید، او در اوج توانایی بود و هرگاه اندوه و غم بر جسم و جان اسرا غالب میشد، او منبع نشاط و شادابی بود. در اوج فشار تبلیغاتی حاکم بر اردوگاه، سید با گفتار و رفتار خویش، یک تنه در برابر دشمنان میایستاد و پرتو امید را بر دلهای غمبار دوستان میافشاند. در گرمای ظهر تابستانی که بعثیها سید را از میان اسرای تکریت جدا کردند و برای شکنجه و آزار به اتاق خود بردند، آنگاه که فرماندهی کینهتوز عراقی ضربات کابل را پی در پی بر پیکر نحیف او وارد میآورد، در سکوت وحشتانگیز اسارت گاه، در گرمای آتشین و غم بار سایبانهای استان صلاحالدین، تنها یک نوای حزین و حماسی به گوش میرسید که میگفت: «یازهرا!، یا زهرا!» اسرای منتظر، در حالی که آرام، قطرات اشک را پنهانی بر گونههای خویش سرازیر میکردند، او با لبخند آمیخته با سلام، قدم به آسایشگاه گذاشت. گامها را با آرامش بر زمین نهاد و مصمم و جدی بر جای خویش آرام گرفت. جانماز کوچکش را بر زمین گسترانید و با خلوص و راستی، معراج روح را با اولین الله اکبر نماز آغاز نمود.او ذکر الهی زمزمه میکرد و اسرا هماهنگ، آوای درونی خویش را با مهر و وفا سر میدادند: «بوتراب! ای پرتو امیدها، بوتراب! ای هدیهی پاک خدا.» کتاب حاضر حاوی خاطرات یکی از آزادگان جنگ ایران و عراق، حجتالاسلام سیدعلیاکبر ابوترابی است. او روحانیای بود که ظاهری بسیار ساده و متواضع داشت و باطنی پررمز و این مساله از نوشتهها و خاطراتش پیداست.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران