اگزیستانسیالیسم غربی از نگاه دیگری

اگزیستانسیالیسم غربی از نگاه دیگری

قیمت : ۵۰,۰۰۰ ریال
کتاب اگزیستانسیالیسم غربی از نگاه دیگری یکی از مهم‌ترین و ساده‌ترین کتاب‌های جهان عرب در پنجاه سال اخیر در باب اگزیستانسیالیسم است. هدف انیس منصور از این نوشتار آن است که بگوید فلسفه اگزیستانس در اصل و قبل از همه چیز به دنبال معنای انسانیتی است که در عصر ضد انسانیت از بین رفته است.

اگزیستانسیالیسم (Existentialism)، فلسفه هول و هراس انسان غربی است در گردشگاه قرن نوزدهم به قرن بیستم. در قرن نوزدهم فئودور داستایوفسکی با طرح پرسشی هولناک در باب اینکه انسان روی تافته از خداوند با خودش چه خواهد کرد، لرزه‌ای بر ارکان اندیشه فلسفی افکند که حاصلش متفکرانی چون نیچه و کی‌یر کگارد و پل تیلیش بود که اصطلاحا فیلسوفان عصر اضطراب نامیده می‌شوند.

بنابراین، اگزیستانسیالیسم، برخلاف فلسفه‌های پیشین که متاثر از سقراط، بنیادشان بر توضیح «چگونه زیستن» بود، بنیاد تازه‌ای نهاد که پرسش اساسی آن «چرایی زیستن» بود. در این فلسفه، مرگ بر زندگی چیره شد و فیلسوفان به طرح این پرسش برخاستند که «انسان چه کند که بودنش و زندگی کردنش عبث نباشد».

نتیجه قهری این پرسش، نگاه اعتراضی به جهان و معارضه‌ای تمام‌عیار با «یقین» بود و طبعا آماج نخستین اگزیستانسیالیسم، ادیان بودند که بنیادشان بر یقین و ایمان است. اما این دین‌ستیزی، از لون ماتریالیستی و انکار نبود؛ بلکه «انسان وانهاده» را که تلمیحی از رانده شدن از بهشت بود، به ایجاد قدرت در خود و خدای‌گونگی فرا می‌خواند. بی‌سبب نیست که برخی شارحان اگزیستانسیالیسم، تاریخ این مکتب را عقب‌تر می‌برند و کسانی مانند ملاصدرای شیرازی را در عداد فیلسوفان اگزیستانسیالیست قرار می‌دهند. به زعم این شارحان، اسفار ملاصدرا تلاشی است برای خدای‌گونه کردن خصال انسانی و رهانیدن او از تنهایی و ظلمت شک در جهان نامتعین خاکی.

با‌ این‌ حال، اگزیستانسیالیسم به‌طور کلی ذیل اندیشه‌های خداناباورانه قرار می‌گیرد و حتی دیندارانی مانند سورن کی‌یر کگارد، میان ساحت اعتقادی و ساحت فلسفی خود تمایز قائل می‌شوند و اولی را حوزه خصوصی و دومی را حوزه عمومی تفکر خود می‌کنند.

مولف مصری کتاب اگزیستانسیالیسم غربی از نگاه دیگری، هم که از متفکران نامدار جهان عرب و مورد وثوق مجامع دانشگاهی جهان است، همین وضع را دارد. فلسفه اگزیستانسیالیسم برای انیس منصور (Anis Mansur)، ابزاری است برای تبیین راه‌های چیره شدن اعراب بر ناهمگونی‌ها و تعارض‌ها و برکشیدن انسان‌ها از «محیط ایدئولوژیک» به «محیط انسانی». مراد انیس منصور از این کار، ایجاد وحدتی عربی بود که اسیر ایدئولوژی‌ها و عناصر قومی نباشد و اعراب را به ایجاد قدرت در خود و خویش‌باوری برانگیزد. واژگان و تعابیر دین‌ستیزانه این کتاب، همانند آثار اگزیستانسیالیست‌های دیگر، واکنشی به هراس تنهایی است و به قول ژان پل سارتر، حسرت خدایی است که نمی‌توانند پیدایش کنند و زندگی بی‌حضور او چه خالی است.

در بخشی از کتاب اگزیستانسیالیسم غربی از نگاه دیگری می‌خوانیم:

اگر روزی جوانی سقراط را می‌دید و می‌گفت: «صبح شما بخیر» ناممکن بود که سقراط از جوان درباره لفظ خیر نپرسد و ساعت‌ها به بحث در این باب نگذرانند. پس فرجام بحثشان به خوبی یا بدی منتهی می‌شد.

بیشتر مواقع مباحث به بدی ختم می‌شد، هنگامی که زن سقراط با سنگ به استقبالش می‌آمد و در حال آماده شدن برای جنگ و ممانعت از مباحث او، رهسپار خانه می‌شد؛ ظرفی را پر از آب می‌کرد و بر سر سقراط می‌ریخت تا او بدن خود را خشک کند، زیرا تمام لباس‌هایش کهنه و مندرس بود و نیازی به خشکاندن آن‌ها نداشت. سقراط به جوانان می‌گفت که من همانند آسمانم، روشن می‌شوم و سپس می‌غرم، مثل رعد و برق، بعد از آن می‌بارم. سپس بحث را در باب مفاهیمی چون خیر-شر، زیبایی-زشتی، عدالت و جاودانگی ادامه می‌داد.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.