انقلاب جهانی اسلام: خطبه های رهبر انقلاب اسلامی در نماز جمعه 15 بهمن 1389
قیمت : ۵۰,۰۰۰ ریال
کشف المراد نخستین شرحی است که بر کتاب تجرید الاعتقاد خواجه نصیر الدین طوسی و توسط علامه ی حلی نوشته شده است . علامه ی حلی شاگرد خواجه نصیر بوده و بسیار به مقام ایشان ارادت داشته است.خواجه جایگاه بسیار عظیمی داشته که شخصیتی مثل ایشان اورا راستوده است.
علامه درکشف المراد مقدمه ای دارد که علت تالیف این کتاب را بیان می کند :
«واوضح الشارح العلامه الغرض الباعث له علی تالیف هذاالکتاب فی مقدمته،فاشار»
علامه در مقدمه ی کتابش به انگیزه ها یی که باعث نوشتن این شرح شده چنین اشاره می کند :
« اولا:الی وجوب الاجتهاد علی کل مکلف فی ازاله الالتباس فی مجال معرفه الله سبحانه،بالنظر الصحیح فی البراهین.»
1. بر هر مکلفی واجب است شک، تردید ، اشتباه والتباس را در حوزه ی معرفت خداوند متعال ، بر اساس اجتهاد و تفکر بزداید، لذا به عنوان یک غرض شخصی ، ایشان خواسته یک کار علمی و اجتهادی انجام دهد که باکتاب کشف المراد این کار رامحقق کرده تا این که اشکال هایی که در این راه به وجود می آید را از سر راه خودش بردارد .
«و ثانیا:الی وجوب ارشاد المتعلمین وتسلیک الناظرین علی کل عارف من العلماء.»
2. راهنمایی جویندگان علم وراه نشان دادن به معرفت جویان : بر کسانی که اهلیت راهنمایی کردن را دارند واجب است که جویندگان دانش در حوزه ی معارف را راهنمایی کنند .
«و ثالثا:الی انه صرف مده من عمره فی وضع کتب متعدده فی علم الکلام .»
3. (درخقیقت این نکته ،توضیح نکته دوم است ) با توجه به این که علامه بخشی از عمر خود را در تالیف آثار متعددی در علم کلام صرف کرده ( که در صفحه ی بیست و سه ی مقدمه ، تعدادی از آن ها نام برده شده است ) خود را از جمله عالمانی می داند که مسئولیت هدایت معارف جویان به عهده ی آن ها است . زکات علم هم نشراوست .
«و رابعا:الی انه استفادمن المحقق الطوسی فی العلوم الالهیه والمعارف العقلیه بتوفیق من الله تعالی وجده راکبانهج التحقیق ،سالکاجددالتدقیق،معرضاعن سبیل المغالبه تارکاطریق المغالطه»
4. و این که تجرید الاعتقاد را انتخاب کرده چون خودش شاگرد خواجه بوده و می گوید که من در علوم الهی از او استفاده کرده ام و او چنین شخصیتی است محققی متفکر و هم اهل دقت است و هم اهل تحقیق (حق جو است) و ازنظر اخلاقی به دنبال غلبه جویی و مغالطه وتدلیس نیست .یعنی خواجه هم ازنظر اخلاقی وهم ازنظر معرفتی نمره ی بالا می گیرد.
«ثم قال:
... و لما عرج الی جوار الرحمن و نزل بساحه الرضوان ( ببینیدعلامه چه کلمه ی مودبانه وعرفانی درمرگ خواجه به کارمی برد ) وجدنا کتابه الموسوم بتجرید الاعتقاد قد بلغ فیه اقصی المراد و جمع جل مسائل الکلام علی ابلغ نظام کما ذکر فی خطبته و اشار فی دیباجته الا انه اوجز الفاظه فی الغایه و بلغ فی ایرادالمعانی الی طرف النهایه حتی کل عن ادراکه المحصلون و عجز عن فهم معانیه الطالبون فوضعنا هذا الکتاب الموسوم بکشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد موضحا لما استبهم من معضلاته و کاشفا عن مشکلاته راجیا من الله تعالی جزیل الثواب و حسن المآب انه اکرم المسئولین، علیه نتوکل و به نستعین.»
سپس می فرماید :بعد از رحلت خواجه ، کتاب تجرید الاعتقاد را چنین یافتم که تمام مسایل علم کلام را به بلیغ ترین ورساترین نظمی جمع کرده و با این که معانی این کتاب بسیار بلند است وعمیق اما الفاظش در غایت ایجاز واختصار است ، لذا محصلین از فهمش ناتوان شده اند . پس ما این کتاب را نوشتیم تا معضلات وابهاماتش و مشکلاتش راکشف و حل کنیم به امید ثواب از جانب خدای متعال .
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران