کتاب امنیت انرژی نوشتۀ عباس ملکی، به ‏صورت متوازن و همه‏ جانبه، به مفاهیم مختلف امنیت انرژی می‌پردازد و ابعاد گوناگون آن را بررسی می‌کند. همچنین، نظریات مطرح در زمینه امنیت انرژی را در مورد ایران آزمایش می‌کند.
انسان برای همه فعالیت‌هایش به محرک نیاز دارد. یکی از محرک‌های فعالیت‌های مادی انسان، انرژی است. به‌ وسیله انرژی ناشی از تغذیه است که می‌توانیم زنده بمانیم و فکر کنیم؛ به‌ وسیله حامل‌های انرژی است که می‌توانیم آب را تا قله کوه بالا ببریم و با سرعت برق‌آسا از هر نقطه زمین و فضا به محل دیگری برویم. گرچه مصرف انرژی دارای پیامدهای متعدد است که برخی از آن‌ها برای محیط‌ زیست و آینده کره خاکی ما نامطبوع است، اما بی‌تردید، زیستن بدون انرژی ناممکن است.
دسترسی به انرژی یکی از نیازهای انسان برای زندگی و توسعه است. جوامعی که به انرژی دسترسی کمتر یا سخت‌تری داشته‌اند، از رشد و توسعه سریع بازمانده‌اند. نتیجه این است که استفاده از انرژی نیازمند تلاش‌های همه‌جانبه و مداوم جوامع بشری است. منابع انرژی برای انسان فعلی، چندان متنوع و نامحدود نیست. پس انرژی کالای کمیابی است که برای دسترسی به آن باید برنامه‌ریزی کرد. برای استفاده از انرژی به‌صورت موثر و با تلفات کمتر، به سیاست‌گذاری نیاز داریم.
«امنیت انرژی» علمی است که به سیاست‌گذاران، تصمیم‌گیران، مدیران بنگاه‌های اقتصادی و کارشناسان امکان می‌دهد در عرضه و تقاضای انرژی موشکافی کنند و جلوی هرگونه وقفه یا قطع جریان انرژی را بگیرند. روش‌های متعددی در این رشته مورد بحث قرار می‌گیرد. به‌ دلیل توسعه این علم در غرب که عمدتا با مباحث تامین سهل و مداوم عرضه و تنوع‌گرایی حامل‌های انرژی درگیر بوده‌اند مفهوم امنیت عرضه بیشتر توسعه پیدا کرده است. در حالی‌ که محققان کشورهای تولید کنندۀ نفت، که عموما در دسته کشورهای در حال‌ توسعه جای می‌گیرند، در توسعه مفهوم امنیت تقاضا کمتر کار کرده‌اند و در این زمینه ادبیات کمتری وجود دارد.
عباس ملکی، نویسنده این کتاب، تلاش کرده‌ که از روش مطالعه موردی (Case Study) خواننده را با مفاهیم امنیت انرژی آشنا کند. به نظر می‌رسد مفاهیم و فرایندهای درون بحث امنیت انرژی آنچنان پیچیده و مشکل است که دیگر روش‌های علمی کمتر می‌تواند در درک و فهم آن‌ها مفید واقع شود.
در بخشی از کتاب امنیت انرژی می‌خوانیم:
«امنیت عرضه» عبارت است از تامین آن مقدار از انرژی که بتواند نیازهای جمعیت کشور و رسیدن به اهداف توسعه‌ای یک کشور را ممکن سازد. عموما این اهداف مترادف است با: کاهش مقدار واردات، متنوع‌سازی منابع وارداتی، بیشتر نمودن اتکا به انرژی‌های تولیدی داخل کشور، و پایداری. تولید کنندگان مایل به عرضۀ کالای خود با قیمتی هستند که میزان سود را به حداکثر رسانده، آن را در محلی تحویل دهند که کمترین هزینه حمل و نقل به آن‌ها تحمیل شود. بازار در اقتصاد باز به دنبال آن است که این دو هدف متفاوت را به هم نزدیک گرداند تا قیمت و مقدار متعادل پیدا شود.
برای تولید کنندگان نفت و گاز، «امنیت تقاضا» از اهمیت بیشتری برخوردار است، به‌ خصوص در دوره‌ای که در کشورهای موثر مصرف‌ کنندۀ نفت و گاز تلاش‌های متعددی در جریان است تا از تقاضا برای انرژی‌های فسیلی کاسته شود. در سال‌های اخیر، کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه پیوسته مصرف انرژی‌های هیدروکربوری را کاهش داده‌اند. داشتن بازار جذاب و مداوم برای ارائه‌ کنندگان حامل‌های انرژی به معنای امنیت تقاضاست. «امنیت تقاضا» به معنای قابلیت دستیابی به یک بازار تقاضای همیشگی یا عادی برای صادرات انرژی در قیمت‌های بازار آزاد است. این قیمت می‌تواند حداقل برابر با هزینه تولید به‌ علاوۀ حمل و نقل باشد.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.