اسپینوزا : رساله سیاسی با موخره آنتونیونگری
قیمت : ۷۲۵,۰۰۰ ریال
تالیف اسپینواز به ترجمه پیمان غلامی و ایمان گنجی با چاپ انتشارات روزبهان است، کتابی است در رابطه با سیاست.
سیاست در عمل از تمام قید و بندها آزاد است، آن را نمی توان صرفا به موضوعی خاص متعلق دانست، نه به دروس دانشگاهی محدود می شود و نه به رفتار سیاستمداران. به طور کلی این مفهوم از یک تعریف مشخص فراتر می رود، اما آنچه که واضح است، اینست که همه ی انسان ها به نوعی سیاسی هستند، اما لزوما سیاسی نمی شوند. بنابراین موضوع این کتاب به گونه ایست که می تواند برای همه افراد دارای جاذبه باشد.
گزیده ای از کتاب:
چه بسا کسانی که خطاهای ذاتی در تمام بشریت را محدود به عوام می دانند، پیشنهادات ما را مسخره کنند و بگویند « انبوه مردم هیچ اعتدالی نمی شناسد؛ آنها می هراسانند ومگر آنکه خود هراسان شوند»، آنها « عوام یا نوکرانی فروتن هستند یا اربابانی متکبر و هیچ حقیقت یا داوری در آنها وجود ندارد» و از این دست گفته ها. اما همه ی انسان ها یک و فقط یک طبیعت را به اشتراک می گذارند؛ قدرت و فرهنگ ما را گمراه می کنند و در نتیجه وقتی دو آدم کار واحدی انجام می دهند، اغلب می گوییم یکی به انجام آن مجاز است و دیگری نیست- آن هم نه بابت تفاوت در کار انجام شده بلکه به خاطر تفاوت در کننده ی کار.
«رسالهی سیاسی» نوشتهی باروخ اسپینوزا(1677-1632) فیلسوف هلندی قرن هفدهم است. او از تاثیرگذاران بر فلسفه عصر روشنگری است. آنتونیو نگری(-1933) فیلسوف و نظریهپرداز مارکسیست معاصر ایتالیایی نیز در این کتاب متنی در موخره نوشته است.
نگری در مقالهای درباره همین کتاب مینویسد: «خودآیینی امر سیاسی تنها میتواند با خودآیینی سوژهای جمعی ساخته شود... آزادی افراد تکین باید امنیت جمعی را بسازد.» کتاب حاضر از باروخ اسپینوزا مصداق همین جمله از نگری است: چگونه میتوانیم فضایی جمعی انبوههای از نیروهای برسازنده، یا به عبارت دیگر سوبژکتیویتههای بدون سوژه را نه در سطحی کلی که در سطحی تکین سازمان دهیم و به جامعهای گذر کنیم که از خلال آزادی تکینگیهای آن امنیت خود جامعه نیز ساخته میشود؟
در بخشی از کتاب میخوانیم:
اگر یک مدینه به هر کسی این حق و متعاقبا قدرت را اعطا کند تا به رای خودش زندگی کند، آنگاه مدینه حق خودش را واگذار و آن را به فردی منتقل میکند که چنین قدرتی را به وی داده میکند که چنین قدرتی را به وی داده است. اگر مدینه این قدرت را به دو یا چند نفر بدهد، و به هر یک از آنها اجازه دهد تا به رای خودشان زندگی کنند، آنگاه مدینه حاکمیت را تقسیم کرده است؛ و اگر در نهایت این قدرت را به هر یک از شهروندان بدهد، آنگاه خودش را نابود کرده است، دیگر یک مدینه نیست، و همه چیز به وضع طبیعی بازمیگردد. همۀ اینها بنا به آنچه تاکنون گفتهایم کاملا روشن است. بنابراین، نتیجه میگیریم کاملا غیر قابل تصور است که هر شهروند به فرمان مدینه این اجازه را داشته باشد تا به رای خودش زندگی کند، و متعاقبا این حق طبیعی که هر انسان داور خویش است، ضرورتا در یک نظم مدنی متوقف شود.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران