از خود بیگانگی : جهت گیری های جدید در نظریه انتقادی
قیمت : ۸۰,۰۰۰ ریال
«از خودبیگانگی: جهتگیریهای جدید در نظریه انتقادی» برگرفته از رساله دکترای راهل یگی(-1966) در دانشکده فلسفه و علوم تاریخی دانشگاه یوهان ولفگانگ گوته آلمان است.
نویسنده در پیشگفتار کتاب آورده است:
«از آنجا که ازخودبیگانگی به جامعه عادلانه و خوب، به آزادی و خوشبختی، به خودسامانی و خودتحققبخشی -یعنی درست، آمیزهای ازدرونمایههای عرصه نظریه انتقاد سنتی- توجه دارد، پرثمر بودن مقوله به خاطر آن است که دوگانگیهای مسلط بر بحثهای فلسفی معاصر را زیر سوال میبرد و آن ابعادی از پدیدههای اجتماعی را هویدا میسازد که در غیر این صورت در تیرگی ابهام میماندند. و دقیقا همین نکته است که کشف ظرفیت آن سنتهای متمایل به مقوله ازخودبیگانگی را جذاب میکند.
کتاب شامل سه بخش عمده است: در بخش یکم، «رابطه بیرابطگی»، مسئله مربوط به ازخودبیگانگی از چشمانداز تاریخی-سیستماتیک بررسی میشود. با پرداختن به کاربردهای روزمره و فلسفی مقوله، علاوه بر کشف محتوا، درباره مسائل مورد اشاره آن بحث میشود. درباره چگونگی بازسازی مقوله نیز پیشنهادهای اولیهام را ارائه میدهم. در بخش دوم، «زندگی خود را بهمثابه زندگی بیگانه پیشبردن»، پیشنهادهای بازسازی در پرتو مفهوم ازخودبیگانگی بحث و بررسی میشود. هر چهار فصل این بخش بر پایه توصیف یک موقعیت مشخص و به یاری ابعاد گوناگون ازخودبیگانگی، با ذکر مثالها توضیح و تحلیل میشود. هدف از آوردن این مثالها که میتوان آنها را نوعی پدیدارشناسی ازخودبیگانگی (یا تحلیلهای خرد از پدیده ازخودبیگانگی) قلمداد کرد، زمینهسازی نقطه آغاز بازسازی مقوله ازخودبیگانگی است.
در بخش سوم، «ازخودبیگانگی بهمثابه یک تملک مختلل شده خود و جهان» به دلالتهای نظاممند این تحلیلها پرداخته میشود و با برقرار کردن رابطهشان با مقولههایی مثل آزادی، رهایی، خودتحققبخشی و خودسامانی، آنها را در یک طرح جامع ادغام میکنم و در گام نهایی، بهتفصیل رابطه میان ازخودبیگانگی با بیگانگی اجتماعی را مورد بحث قرار خواهم داد.»
معرفی کتاب:
مفهوم مغفولمانده، یا به گفته برخی صاحبنظران، مغضوب ازخودبیگانگی به عرصههای فلسفه و علوم اجتماعی بازمیگردد تا با حضور پرتوان خود سرشت ازخودبیگانهشده مناسبات اجتماعی جهان معاصر را توضیح بدهد.
راهل یگی، نویسنده کتاب، ریشه این مفهوم هگلی-مارکسی را تا فلسفه ژان ژاک روسو به عقب میبرد و میگوید هرچند در آثار روسو نامی از این مفهوم برده نشده اما توصیف او از انسان ناب در حالت طبیعی و آلودهشدن این انسان به فساد در اجتماع، دقیقا توصیف انسان ازخودبیگانهشده است. توصیف انسانی است که جوهریت انسانی خود را در اجتماع از دست داده و ازطبیعت بیآلایش انسانیاش جدا افتاده و تنها شده است.
هدف کتاب حاضر بازسازی ازخودبیگانگی بهمثابه یک مقوله بنیادین فلسفه اجتماعی است. نقطه آغاز بررسی، دوگانه خواهد بود: از یک سو بر آنم که ازخودبیگانگی یک مقوله از نظر فلسفی پرمحتوا و پربار است که میتواند قلمروهای پدیدههایی را به روی ما بگشاید که تنها به بهای تحلیلبردن امکانات بیان و تفسیر نظری میتوان از آنها چشم پوشید. از سوی دیگر، سنتی را که مقوله ازخودبیگانگی بدان پیوند خورده است، با توجه به اینکه مفروضهای آن بهدرستی زیر سوال رفتهاند، نمیتوان بدون تامل پذیرفت. به این سبب هر نوع بحث بیشتر ازخودبیگانگی به یک بازسازی انتقادی بنیادهای مقوله نیاز دارد.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران