ارائه چیدمان های بهبود دهنده در واحد های صنعتی به کمک روش های متاهیوریستیک
قیمت : ۸۰,۰۰۰ ریال
کتاب ارائه چیدمانهای بهبود دهنده در واحدهای صنعتی به کمک روشهای متاهیوریستیک نوشتۀ کیانا صالحی، به معرفی تکنینکهای کاربردی مهندسی صنایع جهت استقرار بهینۀ تجهیزات و ماشین آلات پرداخته است.
در واقع به طور خلاصه میتوان گفت، هدف از انجام تحقیق پیشنهادی این کتاب، ارائۀ یک چیدمان بهینۀ دقیق برای استقرار ماشینآلات در ایستگاههای کاری مختلف با چندین محدودیت در یک کارگاه صنعتی میباشد. هر چند تحقیقات زیادی در این راستا صورت پذیرفته، اما در این تحقیقها غالبا امکان استقرار همۀ ماشین آلات در همۀ ایستگاهها وجود داشته است.
این درحالیست که در دنیای واقعی چنین امری همواره امکانپذیر نیست. لذا در تحقیق پیشنهادی ابتدا مدل ریاضی توصیف کنندۀ شرایط جابجاییها در کارگاه تعریف میشود و سپس در مرحلۀ دیگری به حل مسئلۀ ساخته شده به کمک نرمافزار قدرتمند گمز پرداخته میشود. کارگاه مذکور در حال حاضر از یک چیدمان سلیقهای برخوردار میباشد و به نظر میرسد که هیچ یک از عوامل کلیدی استقرار ماشین آلات از قبیل هزینههای حمل و نقل و میزان تردد در مسیرها در آن لحاظ نشده است.
در گذشته بسیاری از واحدهای تولیدی بدون در نظر گرفتن فاکتورها و شاخصهای مهندسی طراحی میشد. با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی، محدودیتها نیز پیشرفتهتر شدند به طوریکه مدیران و تصمیم گیرندگان را بیش از پیش به رعایت نمودن ملزومات و مشخصههای مهندسی سوق داده است.
از جمله فاکتورهای مهندسی یادشده میتوان به چیدمان ماشین آلات در ایستگاههای کاری اشاره نمود. هدف از ارائۀ یک چیدمان بهینه ممکن است کاهش هزینههای استقرار، کاهش هزینههای جابجایی و یا هر دو مورد باشد و اغلب تعداد ایستگاهها و تجهیزات برابر میباشند.
در بخشی از کتاب ارائه چیدمانهای بهبود دهنده در واحدهای صنعتی به کمک روشهای متاهیوریستیک میخوانیم:
تحقیقات زیادی پیرامون حل مسئله تخصیص درجه دوم (چه به صورت مطالعه موردی، چه در راستای توصیف مسئله و چه در راستای حل مسئله) جهت جایابی تجهیزات، صورت گرفته است و نهایتا منجر به توسعه الگوریتمهایی فرا ابتکاری مطابق با شرایط مسئله گردیده، اما در این میان کمتر به این مسئله پرداخته شده است که اهمیت نسبی مسیرهای بین ایستگاهی در شرایط تولید محصولات چندگانه چقدر است و چگونه میتوان این اهمیتها را در تعریف مدل ریاضی مسئله مذکور مورد استفاده قرار داد.
این مسئله در شرایطی که دادهها غیر قطعی باشند پیچیده تر خواهد شد. بخش عمدهای از این پیچیدگی از نبود دادههای کمی نشات گرفته که در این تحقیق به کمک تئوری فازی و رویکردهای شبکهای فازی سعی در استخراج اهمیت وزنی مسیرهای حمل و نقل بر پایه دادهها و نظرات نادقیق و عمدتا زبانی استفاده خواهد گردید. با توجه به اینکه سازوکار مغز انسان بیشتر بر قضاوتهای شهودی-کلامی استوار است لذا به نظر میرسد که رهیافت ذکر شده توان غلبه بر چالش مطرح شده (تعیین وزنهای کمی از اهمیتهای کیفی کلامی) را دارا میباشد و در راستای سادهسازی مسائل تخصیص درجه دوم در سازمانهای مختلف راهگشا میباشد. بنابراین در صورت موفق عمل نمودن رویکرد پیشنهادی یک نوآوری در تعریف و پیادهسازی مسائل تخصیص با پیوندهای شبکهای محسوب میگردد که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.
مرتبط با این کتاب
نظرات کاربران