اثر بخشی رفتاری بر کاهش افسردگی بیماران زن قلبی

اثر بخشی رفتاری بر کاهش افسردگی بیماران زن قلبی

قیمت : ۸۰,۰۰۰ ریال
کتاب اثربخشی رفتاری بر کاهش افسردگی بیماران قلبی زن نوشتۀ فاطمه کازرانی، به تاثیر متقابل اضطراب و بیماری قلبی می‌پردازد. استرس و به تبع آن اضطراب می‌تواند زمینه‌ساز بروز بیماری‌های قلبی- عروقی گردد.
بیماری‌های قلبی- عروقی از جمله بیماری‌هایی هستند که علاوه بر بررسی‌های زیستی از نظر جنبه‌های روانی- اجتماعی نیز مورد مطالعه‌ی فراوان قرار گرفته‌اند و تاثیر این عوامل بر بیماری عروق کرونر (CAD) که مترادف با بیماری‌های ایسکمیک قلب (IHD) نیز نامیده می‌شود انکار ناپذیر تلقی می‌گردد. از سوی دیگر بیماری کرونری قلب در دسته‌بندی اختلالات روان تنی قرار می‌گیرد که نمونه‌ی بارز تاثیرات متقابل جسم و روان در فرآیند پدیدآیی بیماری‌ها هستند (کاپلان و سادوک، 2003). ضرورت توجه و بررسی همه‌جانبه‌ی این بیماری از طریق دیدگاه کل نگر مورد تاکید هر چه بیشتر قرار می‌گیرد. در دیدگاه کل نگر (زیستی، روانی، اجتماعی) انسان نه تنها از سه دیدگاه ذکر شده مورد بررسی قرار می‌گیرد بلکه ارتباط تنگاتنگ این دیدگاه‌ها نیز با یکدیگر دارای اهمیت ویژه است (کاپلان و سادوک، 2003).

طب روان تنی بر وحدت و تعامل بین روان و جسم تاکید می‌ورزد، بطوری که اعتقاد بر این است که عوامل روانشناختی در پیدایش تمام بیماری‌ها حایز اهمیت است. انسان در قرن حاضر، همگام با پیشرفت تکنولوژی، متاسفانه در معرض هجوم فشارهای روانی زیادی قرار گرفته و موارد ابتلا به ناهنجاری‌های رفتاری از جمله اضطراب رو به افزایش بوده و سلامت روان و جسم افراد مورد تهدید می‌باشد. اضطراب و بیماری قلبی همواره تاثیر متقابل بر یکدیگر داشته‌اند به طوری که استرس و به تبع آن اضطراب می‌تواند زمینه‌ساز بروز بیماری‌های قلبی- عروقی گردد و نیز یکی از عوارض مهم در این بیماری‌ها، اضطراب است. اضطراب احساس ناخوشایندی است که اگر مزمن گردد، حالت بیمارگون به خود می‌گیرد و سطوح بالای آن می‌تواند سازگاری روان‌شناختی را تحت تاثیر منفی قرار دهد و عملکرد اجتماعی، شغلی و رفتاری فرد را مختل نماید. تحقیقات نشان داده‌اند که اضطراب ایجاد شده در بیماران کرونر قلبی می‌تواند باعث ایجاد اختلال در گردش خون عروق کرونر شود و در ضمن بر میزان فشار خون و ضربان قلب می‌افزاید و ریسک مرگ و میر در بیماران قلبی را تا 4 برابر افزایش می‌دهد. لذا پرداختن به درمان آن حائز اهمیت است. در طی سه دهه‌ی گذشته یعنی زمانی که پزشکی رفتاری به رسمیت شناخته شده است پیشرفت‌های زیادی در زمینه‌ی فرآیندهای روانشناختی در سبب شناسی بیماری‌ها و پدیدآیی مداخله‌های درمانی، برای درمان و بهبود بیماران بعد از ابتلا به بیماری‌های خطرناکی مانند بیماری‌های قلبی حاصل شده است. درمان‌های مبتنی بر کاربرد روش شناختی- رفتاری از جمله درمان‌هایی هستند که در زمینه‌ی بیماری‌های قلبی- عروقی با موفقیت به کار گرفته شده است. درمان‌های شناختی- رفتاری در مورد بیماران مبتلا به بیماری علامتی (مانند آنژین صدری)، بیمارانی که در اثر بیماری گرفتار آشفتگی روانی هستند (مانند بیمارانی که دوران پس از سکته قلبی را می‌گذرانند)، و بیمارانی که رفتارهای بارزی دارند که می‌تواند هدف درمان قرار گیرد (مانند الگوی رفتار تیپ A)، اثرات مثبتی به همراه داشته است.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.