در لغت نامه های فارسی، برای واژگان کلیدی این نوشتار،
معانی متعددی ذکرشده است:
الف. تجارت
لغت نامه دهخدا: سوداگری و بازرگانی، خریدوفروش،
بده بستان معامله، دادوستد.
ب: معامله
لغت نامه دهخدا: باهم عمل کردن و کار کردن، دادوستد
کردن.
فرهنگ فارسی معین: دادوستد، خریدوفروش، باهم کار
کردن، دادوستد با یکدیگر، قرارداد.
ج. مشتری
لغت نامه دهخدا: خرنده، خریدار.
فرهنگ فارسی معین: خریدار، مجازا: خواستار، خواهان.
د. فروشنده
لغت نامه دهخدا: ضایع، کسی که چیزی را فروخته یا
می فروشد.
فرهنگ واژگان مترادف و متضاد: ضایع، خریدار، طرفدار،
خواهان، خواستار، مایل، ارباب رجوع.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.